منو
X

تصویر
هوشنگ مهدویان
مشاور کودک
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

هوشنگ مهدویان هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی کودک و نوجوان در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز در سال ۱۳۹۰، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه اثر بخشی نوروفیدبک و روش چند حسی فرنالد بر درمان اختلال نارسا خوانی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه تبریز

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی  ارشد در رشته روان شناسی بالینی کودک و نوجوان

عنوان:

مقایسه اثر بخشی نوروفیدبک و روش چند حسی فرنالد بر درمان اختلال نارسا خوانی

استاد راهنما:

دکتر زینب خانجانی

اساتید مشاور:

دکتر پریچهر احمدی

دکتر تورج هاشمی

پژوهشگر:

هوشنگ مهدویان

شهریور  ۱۳۹۰

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: کلیات پژوهش

بیان مسئله

ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

هدف اصلی

اهداف جزئی

فرضیه ها

سوال

متغیرهای پژوهش

تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها

تعریف مفهومی

تعریف عملیاتی

فصل دوم: ادبیات و پیشینه تحقیقاتی

مقدمه

تعریف ناتوانی یادگیری

شیوع ناتوانی های یادگیری

تفاوت های جنسیتی در ناتوانی های یادگیری

نظریه های مرتبط با تاتوانی های یادگیری

انواع ناتوانی های یادگیری

ناتوانی های یادگیری تحولی

ناتوانی های یادگیری تحصیلی

تعریف نارساخوانی

شیوع نارساخوانی

خصوصیات بالینی

تشخیص افتراقی

اختلال های همراه با نارساخوانی

ویژگی های شناختی کودکان نارساخوان

هوش

حافظه

مشکلات ادراکی

زبان

علل نارساخوانی

عوامل ژنتیکی

برتری جانبی

اندام شناسی عصبی

ارزیابی نارساخوانی

برنامه های آموزش و درمان نارساخوانی

رویکردهای ترمیمی برای تاتوانی های یادگیری

تاریخچه روش چند حسی فرنالد

روش چند حسی فرنالد

نوروفید یک

تاریخچه نوروفیدبک

تعریف EEG و نوروفیدبک

EEG کودکان نارساخوان

پیشینه پژوهشی

تحقیقات انجام شده در زمینه روش چند حسی فرنالد

تحقیقات انجام شده در زمینه روش درمانی نوروفیدبک

فصل سوم: روش شناسی

مقدمه

طرح کلی پژوهش

جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه

روش نمونه گیری

ابزارهای پژوهش

مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان ( WISC- R)

آزمون خواندن و نارساخوانی نما

پروتکل نوروفیدبک

پروتکل فرنالد

شرح حال آزمونی ها

روش اجرایی پژوهش

فرایند درمان

روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها

فصل چهارم: یافته های پژوهش

ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها

یافته های توصیفی تحقیق

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

نتیجه گیری کلی و بحث و نتیجه گیری

محدویدت های تحقیق

پیشنهادات

فهرست منابع

چکیده:

هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک و روش چند حسی فرنالد روی کودکان مبتلا به نارساخوانی بود. بدین منظور سه نفر دانش آموز پسر و سه نفر دانش آموز دختر نارساخوان به صورت نمونه گیری در دسترس از مراکز پنجگانه تبریز انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه دو نفری (یک نفر دختر و یک نفر پسر) تقسیم شدند. گروه اول هم درمان نوروفیدبک دریافت نمود و هم درمان فرنالد (به صورت یک جلسه در میان)، گروه دوم فقط درمان نوروفیدبک و گروه سوم فقط در همان فرنالد دریافت نمود. پژوهش حاضر در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد به انجام رسید در راستای آن ۲۰ جلسه برای هر روش با پیگیری دو ماهه و سه ماهه اجرا شد و به منظور ارزیابی پیشرفت این کودکان از آزمون خواندن و نارساخوانی نما استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد همه آزمودنی ها پیشرفت کرده اند و این پیشرفت در پیگیری دو ماهه و سه ماهه پایدار بود. درمان به صورت ترکیبی بهترین نتیجه را داشت و دانش آموزانی که به روش فرنالد آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که درمان نوروفیدبک دریافت نموده بودند از وضعیت بهتری برخوردار بودند. همچنین درمان به روش نوروفیدبک به رشد درک مطلب دانش۔ آموزان و درمان به صورت فرنالد به رشد بیانی دانش آموزان کمک نمود؛ در حالی که درمان ترکیبی نوروفیدیک به علاوه فرنالد) روی هر دو متغیر تأثیر داشت.

واژه های کلیدی: اختلال یادگیری، نارساخوانی، فرنالد، نوروفیدبک و EEG

مقدمه

یکی از مهم ترین ملاک های نظام آموزشی و پرورشی پیشرفته کار آمد توجه و پرداختن به توانمندی هاء استعدادها، علایق و خصوصیات هر یک از افراد آن جامعه و آموزش آن افراد می باشد.برخی از دانش آموزان نمی توانند مانند دیگران از برنامه های آموزش عالی بهره مند شوند؛ لذا می بایست برای آنها آموزش ویژه در نظر گرفته شود. به همین دلیل، جهت استفاده از توان ذهنی دانش آموزان و تیز برنامه ریزی آموزشی برای آنان، طبقه بندی با عناوین دانش آموزان تیزهوش، عادی، مرزی و عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شده است (احدی و کاکاوند، ۱۳۸۲).اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانش آموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه می شوند، و در عین حال در چهار چوب سنتی کودکان استثنایی نمی گنجد (کریمی، ۱۳۸۷). مطابق متن تجدید نظر شده چاپ چهارم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا ،۲۰۰۰) در فصل یادگیری چهار طبقه تشخیص را گنجانده است: اختلال خواندن، اختلال ریاضیات، اختلال بیان نوشتاری و اختلال یادگیری نامعین (NOS). اختلال یادگیری حداقل در ۵ درصد کودکان سنین مدرسه رو وجود دارد (کاپلان و سادوک ، ۱۳۸۸).بیشتر دانش آموزان ناتوان در یادگیری (حداقل ۸۰ درصد) با مشکلاتی در حوزه خواندن مواجه هستند (کرک و چالفانت ، ۱۳۷۷). نارساخوانی با نقص در توانایی برای شناخت واژه ها، خواندن کند و نادرست و فهم ضعیف، در غیاب هوش پایین یا نقص حسی قابل ملاحظه و اشتباهاتی نظیر حذف، افزودن با دگرگون ساختن کلمات مشخص می شود. این کودکان در تفکیک بین حروق از نظر شکل و اندازه به خصوص در حروفی که فقط از نظر جهت یابی فضای و طول خطوط با هم تفاوت دارند دچار اشکال هستند (امیدوار، ۱۳۸۴). تخمین زده می شود که ۴ درصان کودکان دبستانی در آمریکا دارای نارساخوانی هستند و تعداد پسر های مبتلا به این اختلال ۳ تا ۴ برابر بیشتر از دخترهاست (لرنر ،۱۹۹۷).نارساخوانی یکی از مسائل حاد آموزشگاهی و یکی از علل عمده سازش نایافتگی دوره تحصیلی است و عواقبی جدی از نظر آموزشگاهی به دنبال دارد. از نظر استرانگ مشکلات خواندن مهم ترین عامل عدم موفقیت در مدرسه است. این مشکلات در واقع ساده ترین نشانه ای است که با کمک آن می توان شکست کودک را در بسیاری از زمینه های تحصیلی دیگر پیش بینی کرد (مک لافین و والاس ، ۱۳۷۰).با این اوصاف، به کار گیری روش های درمانی و آموزشی مناسب جهت کمک به این گروه از افراد جامعه ضرورتی انکار ناپذیر می نماید. در این راستا، محقق سعی نمود روش درمانی نوروفیدبک که بر اساس نظریهی شرطی سازی عامل به مراجع می آموزد تا آگاهانه امواج مغزی خود را تحت تأثیر قرار دهد (دافی، دنکل، بارتلس و همکاران، ۲۰۰۰) و روش آموزشی فرنالد که تجربیات زبان و روش های ردیابی را به صورت یک رویکرد چند حسی با یکدیگر ترکیب می کند (کرک، چالفانت ، ۱۳۷۷) را در درمان و بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان نارساخوان بکار گیرد و نتایج آنها را مورد مقایسه قرار دهد.

بیان مسئله

بدون تردید خواندن مهم ترین و پیچیده ترین فعالیت آموزشی کودکان در سالهای آغازین مدرسه است. خواندن، دریافت عقاید، تجربیات، احساسات، هیجانات و مفاهیم است. فعالیتی است که به فرد اجازه می دهد تا دانش وسیعی را در مورد جهان امروز به دست آورد. این کیفیات کار کردی، خواندن را محور همه سطوح یاد گیری قرار می دهد به طوری که خواندن محور فعالیت های تحصیلی و به صورت ابزار موفقیت در سایر زمینه های درسی در می آید (حسن لو وو پوشنه، ۱۳۸۵). دانش آموزانی که ناتوانی های یادگیری دارند در یک یا چند ماده درسی پیشرفت متناسب با توانی های بالقوهی خویش نشان نمی دهند. این ناتوانی گستردی وسیعی از مهارت های آموزشگاهی مانند خواندن، نوشتن و حساب کردن را شامل می شود. اما به نظر می رساند که ضعف مهارت های خواندن مشکل اکثریت این دانش آموزان است که نمی توانند در برنامه آموزشی مدرسه پیشرفت هایی داشته باشند (لرنر، ۱۹۹۷).از آنجایی که نارساخوانی در مقایسه با سایر ناتوانی های یادگیری درصد بالاتری را به خود اختصاص می دهد. همواره این سوال مطرح است که با چه روش هایی می توان در جهت آموزش، اصلاح، بهبودی و کاهش میزان اشکالات خواندن این قبیل دانش آموزان اقدام نمود و از آنجا که نظریه های تبیٹی نارساخوانی متعددند، رویکردهای مختلف درمانگری در مورد نارساخوانی وجود دارد. از جمله رویکردهای درمانی برای نارساخوانی رویکرد چند حسی می باشد که متضمن تصحیح مشکلات دانش آموز با استفاده از ترکیب ابعاد حسی دانش آموز در فرایند آموزشی است. این رویکرد در تلاش است تا مهارت های خواندن را از طریق انگیزه های شنیداری، دیداری، حرکتی، و لامسه رشد دهد (هالاهان و کافمن، ۱۳۷۱)یکی از روش های چند حسی برای ترمیم نارساخوانی، روش چند حسی فرنالد می باشد که در این روش تلاش می شود با استفاده هماهنگ و گسترده از روش های دیداری، شنیداری، لامسه و جنبشی، کلمات جدیدی برای خواندن و هجی کردن ارائه شود. در این روش ابتدا کلمات به شیوه چندحسی آموزش داده می شود و سپس با کلمات یاد گرفته شده داستان و متن ساخته می شود. به این ترتیب به دامنه لغات دانش آموزان افزوده می شود (ایلوارد و براون ، ۱۳۷۷).لوریا معتقد است که شیوه های مرکب چند حسی که بر بهره گیری از محرک های حرکتی و لامسهای همراه با جلوه های دیداری و شنیداری تأکید دارد، نیز غالیا برای برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی بادگیری توصیه می شود (مک لافین و والاس، ۱۳۷۰).نتایج تحقیق اسئولینگ، گولاندریس، دفتی، اومرد و لوئیس (نقل از یوسفی، ۱۳۸۲) نشان می دهد که کودکان نارساخوان در حافظه کوتاه مدت، پردازش واج شناختی، هجی کردن، حافظه دیداری، حافظه شنیداری، فرایند رمزگردانی و غیره عملکرد ضعیفی دارند. بنابراین استفاده از روش های چند حسی در آموزش و درمان این کودکان ضرورت می یاید. نتایج تحقیقات در خصوص استفاده از این شیوه در درمان و آموزش نارساخوان ها، رضایت بخش بوده و به پیشرفت این کودکان انجامیده است. در حالی که برش (۱۹۹۶) معتقد است که شواهد تجربی کمی در حمایت از فرضیه های نظری تکنیک های چند حسی وجود دارد.برخی از پژوهشگران با مطالعه آسیب های مغزی و عوارض آنها بر خواندن، زوایای مبهم و مهمی از فعالیت های مغزی درگیر در خواندن و ارتباط آنها با مغز گشوده اند. در کودکان مبتلا به نارساخوانی، الگوی EEG ویژه ای مشاهده شده است. چاپوت، مرکین، وود و همکاران (۱۹۹۹) و چاپوت و سر فونتاین (۱۹۹۶) آشکار ساختند که بین کودکان نرمال و کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در امواج EEG تفاوت وجود دارد. میزان تشخیص با استفاده از شاخص های EEG در کودکان نرمال برابر ۷۶ درصد، کودکان ADHID – ADD برابر با ۸۹ درصد و کودکان LD برابر با ۷۰ درصد بود. بنابر این کودکان مبتلا به LD از نظر شاخص های EEG با سایر کودکان متفاوت هستند لذا اگر بتوان به طریقی شاخص های EEG این افراد را تغییر داد می توان به درمان آنها کمک کرد. این کار با استفاده از نوروفیدبک که طی آن به آزمودنی آموزش داده می شود تا بعضی از الگوهای EEG خود را تغییر دهند، عملی می باشد.نوروفیدبک فرایند شرطی عاملی است که در آن افراد می آموزند فعالیت الکتریکی مغز خود را تغییر دهند (تاچر ،۱۹۹۸). هدف نوروفیدبک اصلاح ناهنجاری EEG است که در این صورت (در صورت اصلاح) با بهبود عملکردهای شناختی یا رفتاری همراه است (ورنون ، فریک و گدازیلیر ،۲۰۰۴). LD یکی از فراوان ترین مشکلاتی است که کودکان مدارس ابتدایی به آن مبتلا هستند (انجمن روان پزشکی آمریکا، ۱۹۹۴). الگوی EEG کودکان LD با بالا بودن فعالیت آهسته مغزی مشخص می شوند. این کودکان با نتای بالا و آلفای پایین تر نسبت به کودکان به هنجار هم جنس خود مشخص می گردند (چاپوت و همکاران، ۱۹۹۹؛ فرناندز، هارمونی و همکاران، ۲۰۰۳ گسر، راسان و چیتر، ۱۲۰۰۳ هارمونی، هینو جوسا، ماروسی و همکاران، ۱۹۹۰ جان، پریچپ، آن و همکاران، ۱۹۸۳؛ لوبار، ۱۹۹۷، میشل، و ناگماندو نیچ، ۱۹۷۵).پژوهشگرانی چون تنسی و برونر، (۱۹۸۳)، والکر و نورمن (۲۰۰۶)، مارینوس، بر تلر و آرنز (۲۰۱۰) و فرناندز و همکاران (۲۰۰۷) همسو است مؤثر بودن نوروفیدیک را بر روی اختلالات یادگیری تأیید کرده اند. براون و براون (۲۰۰۰) در پژوهشی که بر روی طول موج گاما کار کرد، نشان داد که کودکان مبتلا به اختلالات LD در یکپارچه سازی اطلاعات مشکل دارند. به همین دلیل روی C3 و C4 در طول موج ۴۲ – ۳۶ هرتز کار کردند و آموزش خود را به صورت متناوب از ۵/ ۲۰ تا ۵ / ۲۱ هرتز شروع کرده اند. نتایج نشان داد این پروتکل برای مراجعینی که در اطلاعات اجرایی و سازمان دهی آشفتگی دارند و با اختلال یادگیری دارند بسیار مفید است. این در حالی است که نورتون و کارمودی (۲۰۰۵) فقدان کارآمدی هر گونه نوروفیدبکی که روی ناتوانی خواندن اجرا شده است را گزارش می کنند.با توجه به این موارد برای محقق این سوال پیش آمده است، که آیا آموزش نوروفیدبک بر روی اختلال نارساخوان موثر می باشند، از سوی دیگر این سوال مهم نیز مطرح است که از بین دو روش نوروفیدبک که مبانی زیستی دارد، با روش فرنالد که یک روش آموزشی چند حسی است، کدامیک در بهبود نارساخوانی مؤثرتر هستند؟ این احتمال وجود دارد که اصولا ترکیب این دو روش، موثرتر از استفاده به تنهایی آن ها در درمان اختلال نارساخوانی باشد. بنابراین هدف این این تحقیق بررسی و مقایسه اثر بخشی دو روش نوروفیدبک و روش فرنالد و ترکیبی از این دو، در بهبود اختلال نارساخوانی می باشد.

ضرورت مسئله

اختلالات یادگیری ۵ درصد از کودکان جامعه را در بر می گیرد و با توجه به اینکه نارساخوانی ۷۵ درصد از اختلال یادگیری را شامل می شود، برای کمک به این کودکان روش های درمانی زیادی به وجود آمده است. یکی از راه حل هایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته نوروفیدبک است که طبق پژوهش های انجام شده یکی از روش های درمانی خوب محسوب می شود. با توجه به اهمیت خواندن و در مقایسه با درمان هایی که در مورد این اختلال وجود دارد اگر تورو فیدیک روی این اختلال اثربخش باشد با توجه به این که اثرش طولانی مدت و پایدار است و بدون عارضه هم می باشد، می تواند در کنار سایر روش ها به مؤثر واقع شدن این روش ها کمک کند.بر طبق ادبیات تحقیق، یافته های متناقضی در مورد اثربخشی نوروفیدبک بر روی نارساخوانی وجود دارد؛ تورنتن و کار مودی (۲۰۰۵) نوروفیدیک را بر روی نارساخوانی مؤثر نمی داند در حالی پژوهشگرانی چون تنسی و برونر، (۱۹۸۳)، و الکر و نورمن (۲۰۰۹)، مارینوس و همکاران (۲۰۱۰) و فرناندز و همکاران (۲۰۰۷)؛ مؤثر بودن این روش را تأیید کرده اند. از آنجا که تحقیق در زمینه این شیوه درمانی به ویژه در حیطه اختلال نارساخوانی از قدمت چندانی برخوردار نیست؛ با بافته های اندکی در مورد اثربخشی نوروفیدبک بر روی نارساخوانی مواجه هستیم. در کشور ما پژوهشی توسط بعقوبی (۱۳۸۹) در مورد اثربخشی نوروفیدبک بر روی کودکان مبتلا به ADHD صورت گرفته، در حالی که در حیطه کودکان LD یا فقدان آن مواجه هستیم. از سوی دیگر در مورد مقایسه اثر بخشی این روش درمانی با سایر روش های آموزشی و ترمیمی که مهم ترین آنها در حیطه نارساخوانی روش چند حسی فرنالد می باشد و اثر بخشی آن در پژوهش های مختلف اثبات شده است؟ شیر نر (۲۰۰۵)، هوفر (۲۰۰۶)، جولر (۲۰۰۲)، نلسون …

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه تبریز
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی هوشنگ مهدویان روانشناس، هوشنگ مهدویان مشاور، هوشنگ مهدویان روان درمانگر، هوشنگ مهدویان روانپزشک، هوشنگ مهدویان متخصص اعصاب و روان، هوشنگ مهدویان روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی بالینی
  • روانشناسی کودک
تصویر
هوشنگ مهدویان
مشاور کودک
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر