منو
X

تصویر
کامبیز رهسپار
روانشناس بالینی و فردی
(155)
آمار این متخصص
(155) رای
47%

دقت

32%

مفید بودن

35%

دانش و مهارت

40%

رفتار بالینی

42%

وقت شناسی

33%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

کامبیز رهسپار هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه شیراز، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه استرس و شیوه های مقابله با استرس مادران کودکان عقب مانه ذهنی خفیق و مادران کودکان به هنجار سنین ابتدایی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه شیراز

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی تربیتی

موضوع:

مقایسه استرس و شیوه های مقابله با استرس مادران کودکان عقب مانه ذهنی خفیق و مادران کودکان به هنجار سنین ابتدائی

نگارش:

کامبیز رهسپار

فهرست مطالب

عنوان

سپاسگزاری

چکیده تحقیق

فهرست مطالب

فصل اول: مقدمه

بیان مسأله

اهمیت تحقیق

اهداف تحقیق

سوالات تحقیق

فصل دوم:مروری بر تحقیقات پیشین

نظریه ها و تعاریف

استرس

مقابله

عقب ماندگی ذهنی

تحقیقات انجام شده

مشکلات والدین کودکان عقب مانده ذهنی

استرس والدین کودکان عقب مانده

سازگاری و شیوه های مقابله والدین کودکان عقب مانده ذهنی

فرضیه های تحقیق

فصل سوم: روش تحقیق

جامعه آماری

ازمودنیها و روش نمونه گیری

ابزارهای اندازه گیری

روش اجرا

روش نمره گذاری

طرح آماری

فصل چهارم: نتایج تحقیق

توصیف ویژگیهای دموگرافیک گروههای مورد مطالعه

آزمایش فرضیه ها

سؤالات

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

بحث و نتیجه گیری

محدودیتهای تحقیق

پیشنهادات

پیشنهادهای کاربردی

پیوست

پرسشنامه منابع و استرس (فرم کوتاه)

چک لیست مهارت های مقابله ای

فهرست منابع

فارسی

انگلیسی

صفحه چکیده و صفحه عنوان به زبان انگلیسی

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر، مقایسه استرس و شیوه های مقابله مادران کودکان عقب مانده ذهنی خفیف (آموزش پذیر) با مادران کودکان بهنجار بود. بدین منظور با مراجعه به آموزش و پرورش استثنائی شهرستان شیراز و تهیه فهرست مدارس ابتدائی و جمع آوری اسامی این کودکان ۵۰ نفر (۲۵ دختر و ۲۵ پسر) بطور تصادفی انتخاب شدند و ۵۰ نفر از کودکان بهنجار سنین دبستان با در نظر گرفتن مهار متغیر (سن کودک، سن مادر، تحصیلات مادر و پدر) بعنوان نمونه همتای آنها انتخاب شدند. سپس با دعوت مادران این کودکان به مدارس، پرسشنامه منابع و استرس (فرم کوتاه) و چک لیست مهارتهای مقابله ای توسط پژوهشگر بصورت مصاحبه انفرادی تکمیل شد. داده ها با استفاده از روشهای آماری آزمون تی گروههای غیر مستقل و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مادران کودکان عقب مانده در مقایسه بامادران کودکان بهنجار، از سطوح استرس بالاتری برخوردارند (۴۹ = t =28/13, p<0/0001 , df ) و سه مقیاس مشکلات خانواده و مراقبین، نگرانی و بدبینی خانواده نسبت به آینده کودک، و ویژگیهای رفتاری کودک در مادران کودکان عقب مانده، استرس زاتر هستند. همچنین، مادران کودکان عقب مانده نسبت به گروه مقایسه، بیشتر از شیوه مقابله متمرکز بر عاطفه استفاده میکردند (۴۹=(۴۹ = t =24/89, p<0/0001 , df ) اما در بکارگیری مقابله متمرکز بر مسأله بین دو گروه تفاوت معنی دار وجود نداشت، بنابراین دو فرضیه این پژوهش تایید شد. همچنین نتایج نشان داد بین استرس مادران دختران و پسران عقب مانده تفاوت معنی دار وجود ندارد. به عبارت دیگر، جنسیت کودک، تاثیری بر میزان استرس مادر ندارد. برای سازگاری بهتر مادران با استرس ناشی از داشتن کودک عقب مانده ذهنی، پیشنهادهائی از جمله ایجاد مراکز مشاوره روانی فعال (تحت نظارت متخصصین) و گسترش حمایتهای اجتماعی از آنان مطرح شده است.

فصل اول

مقدمه

بیان مسأله

فرایند تربیت یک کودک باهوش و سالم برای والدین هم لذت بخش است و هم مشکلات و ناراحتیهای فراوانی بهمراه دارد. این در حالی است که در مورد خانواده های کودکان عقب مانده ذهنی این فرایند بسی پیچیده تری مشکل تر و فشار زاتراست.قبول عقب ماندگی کودک، کندی رشد، نیاز به امکانات ویژه برای مراقبت از او، سرخوردگی آرزوها و امیدها و تعدیلی که والدین باید در انتظارات خود برای آینده کودک ایجاد کنند، ، تحل صحبتهای دیگران، احساس خجالت و پنهان کردن موضوع، خدشه دار شدن رابطه کودک و والدین در اثر جدائی از افراد همسال مشکلاتی که در ارتباط با خواهران و برادران او ایجاد می گردد، مشکلات آموزشی و گاهی وابستگی دراز مدت عاطفی و اقتصادی کودک عقب مانده، مشکلاتی هستند که والدین در نگهداری و تربیت کودک عقب مانده با آنها کم و بیش مواجه اند و همگی موجب وارد آمدن فشار و استرس روی والدین و خانواده شده و احتمالا آرامش خانوادگی را بهم می زنند. بعلاوه، خانواده، یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اعضا و اجزاء آن میتواند کل نظام خانواده را مختل کند و این نظام مختل شده موجب تشدید اختلالات مربوط به اعضا و پیدایش مشکلات جدید شود(اسداللهی و عباسعلی زاده، ۱۳۷۲). بنظر می رسد عقب ماندگی ذهنی نیز بعنوان یکی از اختلالات رشدی از این قاعده مستثنی نباشد و وجود کودک عقب مانده ذهنی و مشکلات گوناگون در مراقبت و تربیت او فشارهای زیادی بر والدین، و خانواده بعنوان یک کل با واحد وارد سازد. این فشارها به نوبه خود میتوانند سلامت روانی والدین را به مخاطره انداخته و ما موجب تشدید عقب ماندگی کودک شده و کودک را از داشتن یک محیط سالم برای رشد بهینه محروم سازند، و در واقع یک چرخه معیوب را ایجاد کنند، در این میان، بنظر میرسد مادر بخاطر نقش ویژه اش در مراقبت و تربیت کودک، فشارهای بیشتر و حادتری را تجربه کند.تاکنون نتایج بسیاری از تحقیقات حاکی از آن است که پدران و مادران این کودکان در نگهداری از فرزندان عقب مانده اشان با مشکلات عدیده ای مواجه هستند، برای مثال، وایت (۱۹۷۱) مینویسد « عقب ماندگی ذهنی، اغلب بعنوان یک مشکل خانوادگی در نظر گرفته می شود و بنظر میرسد که خانواده ها سعی دارند عضوی را که توانائی اش کمتر از حد نرمال است، محافظت و پنهان کنند و بنظر می رسد که یک عضو بدون عملکرد، مشکلات شدیدی را برای خانواده ایجاد کند.) او به مشکلات فیزیکی و مراقبت پزشکی مناسب از کودک عقب مانده ذهنی و فشار شدیدی که این مشکلات روی خانواده دارد، نیز اشاره کرده است. محققین دیگر، از جمله جاستیس، اکاثرررارن به مشکلات والدین کودکان عقب مانده در زمینه های بهداشتی، رفتاری، نگهداری و ناتوانی های فیزیکی؛ و اسمیت و همکارانش به مشکلات والدین در زمینه چگونگی گذراندن اوقات فراغت و کمبود امکانات اشاره کرده اند (البرزی و بشاش، ۱۳۷۲).البرزی و بشاش (۱۳۷۲) می نویسند مطالعات انجام شده در کشورمان حاکی از آن است که مشکلات هوشی، حرکتی، تکلمی، تحصیلی، و رفتاری کودکان عقب مانده ذهنی از جمله مسائل عمده ای است که والدین این کودکان با آنها مواجه هستند.رابینسون نیز اظهار می کند معلولیتهای کودک، کندی رشد و مدیریت ویژه ای که برای مراقبت جسمی، آموزش و همراهی این کودکان لازم است، و سر خوردگی رویاهای بر باد رفته، جملگی بر والدین فشارهائی وارد می کند که موجب بر هم خوردن آرامش و تعادل خانواده میشود. همچنین مشکلات مالی، پیچیدگی روابط والدین – کودک و کناره گیری از گروه همسال و غیره بر مسائل فوق اضافه می شود. (ترجمه ماهر، ۱۳۷۰ ص۸۵ ).مطالعات اخیر، استرس فزاینده ای را که خانواده های دارای کودکان عقب مانده ذهنی تجربه می کند، نشان داده اند (بکمن، ۱۹۸۳؛ فردریک ۱۹۸۱؛ هالروید و مک آرتور  ۱۹۷۶: هافستاترز  نقل از وایت، ۱۹۷۱). برای مثال، بکمن (۱۹۸۳) تاثیر ویژگیهای خاص کودک را بر روی استرس این خانواده ها بررسی کرده و به پنج ویژگی اشاره می کند: میزان پیشرفت کودک، پاسخدهی اجتماعی، خلق و خو، الگوهای تکراری رفتار کودک، ووجود تقاضاهای مراقبت اضافی یا غیر معمول همه ویژگیها به استثناء میزان پیشرفت، با استرس گزارش شده توسط والدین مرتبط بودند. انواع استرس گزارش شده شامل مشکلاتی از قبیل سلامتی با خلق پائین، تقاضاهای زیاد زمانی، نگرش منفی نسبت به کودک، مراقبت اضافی، فقدان حمایت اجتماعی، تعهد مفرط، بدبینی، و مشکلات خانوادگی شامل فقدان انسجام خانواده، محدودیت فعالیتهای خانواده و مسائل مالی بود.مطالعات دیگری نیز نشان داد داند که خانواده های کودکان عقب مانده نسبت به خانواده های کودکان عادی از سطوح استرس بیشتری برخوردارندر برای مثال، دیسون (۹) ۱۹۹۱: انستی واسپنس (۴) ۱۹۸۶). وایت (۱۹۷۱) همچنین اشاره کرده مادر بعنوان یک والد، تجارب فردی حادتری را به دلیل نقشش در بارداری و تولد کودک دارد. مادر ممکن است از طریق انگار به احساسات آشفته اش راجع به واقعیت غم انگیز عقب ماندگی بپردازد. او ممکن است با فشار گناه نامعقول ناشی از نگرانی و اضطراب زیاد، و نگرش بیش مراقبتی، که واقعا مانع رشد کودک می شود، مقابله کند. وقتی که مادر، احساسات اندوهگینش را با ایجاد یک حس گناه دفع کند ارتباط و پیوستگی او با کودک عقب مانده افت میکند و ممکن است در ارتباط با سایر اعضاء خانواده شکست بخورد، چون احساس می کند که باید زندگی اش را صرف مراقبت از کودک عقب مانده کند.موضوع دیگر، شیودهای مقابله خانواده ها و مادران کودکان عقب مانده ذهنی با استرس است. هر چند تحقیقات کمی در مورد چگونگی مقابله والدین این کودکان با فشارهای روانی ناشی از داشتن یک کودک عقب مانده انجام گرفته است برخی از آنها به مهارتهای مقابله ای متفاوتی اشاره کرده اند. نتایج یک مطالعه روی والدینی که فرزندانشان در برنامه پیش دبستانی قرار داشتند، نشان داد که بعضی از والدین، خصوصا أنها که جوانتر بودند و تحصیلات کمتری داشتند از مذهب بعنوان وسیله مقابله بهره می گرفتند. نتایج این بررسی همچنین نشان داد عقیده به اینکه کسی با نیروئی کنترل امور را در دست دارد می تواند در تحمل فشار روانی ناشی از داشتن کودک عقب مانده مفید باشد (فردریک و همکاران؛ نقل از ساراسون و ساراسون؛ ترجمه نجاریان و همکاران، ۱۳۷۳).فولکمن، اسکافر و لازاروس ( پنج نوع از منابع مقابله را مطرح کرده اند که فرض می کنند اثرات استرس را می توانند میانجیگری کنند (پاتون، پاین و بیرن اسمیت  ۱۹۸۶)، کرنیک، فردریک و گرینبرگ (۱۹۸۳) اشاره میکنند که این منابع ممکن است به مقابله خانواده با استرس ناشی از سازگار شدن با یک عضو عقب مانده کمک کند. این منابع شامل: ۱-سلامتی فیزیکی و روانی اعضای خانواده ۲-مهارت های حل مسئله ۳-شبکه های روابط حمایت کننده اجتماعی۴-منابع مفید(مثل درآمد و طبقه اجتماعی)، ۵-باورهای شخصی فرد هستند.چنانچه اشاره شد نتایج تحقیقات متعدد، حاکی از آن است که مشکلات ناشی از داشتن یک کودک عقب مانده ذهنی و مراقبت از او، فشارهای روحی و روانی زیادی را برای والدین به همراه دارد و موجب واکنشهای مقابله ای متفاوتی می شود. همچنین، نتایج برخی از مطالعات و تحقیقات (برای مثال مارتین، ۱۹۷۵؛ توو همکاران، ۱۹۷۷) نشان داده اند که شدت عقب ماندگی کودک هیچ تاثیری در استرسی که والدین تجربه می کنند، ندارد بنابراین به نظر می رسد مراقبت، اداره و تربیت کودکان عقب مانده ذهنی خفیف (آموزش پذیر) نیز به واسطه سرخوردگی امیدها و آرزوهای والدین، نیازهای ویژه کودک، ترس و نگرانی خانواده نسبت به آینده تحصیلی، شغلی و زناشویی این کودکان برای والدین و مخصوصا مادر که در فرهنگ مانقش ویژه ای در نگهداری و تربیت فرزندان دارد، استرسها و فشارهای روانی زیادی به دنبال داشته باشد و مهارتهای مقابلهای خاصی را ایجاب کند. بدین ترتیب با توجه به این که اکثریت کودکان عقب مانده ذهنی را عقب مانده های خفیف تشکیل می دهند – کودکانی که از لحاظ ظاهری تفاوتی با کودکان عادی ندارند و حتی در سازگاری، مشکل چندانی ندارند و فقط برای چند ساعت و در مدرسه و یادگیری مشکل دارند و اغلب پژوهشها یا بر روی والدین کودکان عقب مانده ذهنی متوسط و شدید بوده و با شدت عقب ماندگی مطمح نظر نبوده است، و نیز با عنایت به مسائل فرهنگی در تعمیم یافته های تحقیقات و منابع تحقیق کم پیرامون استرس و شیوه های مقابله با استرس مادران کودکان عقب مانده ذهنی خفیف، هدف از پژوهش حاضر، مقایسه استرس و شیوه های مقابله با استرس مادران کودکان عقب مانده ذهنی خفیف با مادران کودکان بهنجار (غیر عقب مانده) سنین دبستان است، که امید است گامی هر چند کوچک در جهت خدمت و کمک به این عزیزان، که سزاوار توجه و حمایت صمیمانه تر هستند، باشد.

اهمیت تحقیق

در سالهای اخیر به چهار جنبه از محیط زندگی کودک توجه بیشتری شده است که عبارتند از: شرایط محروم ساز، پرمایه سازی، تحریک کلامی و تعامل والدین-کودک. بنظر می رسد که هر یک از این جنبه ها در رشد و تحول هوشی فرد اثرات معنی دار و مهمی داشته باشد. محیط خانواده یا بعبارت بهتر تاثیر تعامل والدین – کودک چنان تاثیر پر قدرتی پر کودک دارد که در برابر آن تمام تاثیرات محیطی دیگر ناچیز بنظر می رسد (رابینسون و رابینسون ترجمه ماهر، ۱۳۷۰). برای مثال، ورئر، بیرمن و فرنی دریافتند که با گذشت زمان، رابطه بین فشار قبل از تولد و شایستگی کودک کاهش می یابد. اما تاثیرات خانواده بطور تصاعدی بارز میشود (رابینسون و رابینسون  ترجمه ماهر، ۱۳۷۰)از آنجا که خانواده هایی که از کودکان عقب مانده اشان در خانه مراقبت میکنند با مسائل متنوعی از قبیل زمان مورد نیاز برای سرپرستی آنها، مشکلات مالی، محدودیت برای فعالیت خانواده و خستگی مادر مواجه هستند( هولت، نقل از رابینسون و رابینسون، ترجمه ماهر ۱۳۷۰). این مشکلات می تواند استرسها و فشارهائی را برای مادر که مسئولیت عمده ای را در خانواده بر عهده دارد و وقت بیشتری را با کودک می گذراند بهمراه داشته باشد و این فشارهای روحی نیز به نوبه خود می توانند تعاملات مادر کودک را خدشه دار ساخته و کودک عقب مانده را از داشتن یک محیط سالم محروم نموده، موجبات تشدید اختلال او را فراهم آورند. حتی ممکن است آرامش و تعادل خانوادگی را بهم زده و عامل بسیاری از اختلالات عاطفی والدین و سازگاری ضعیفتر سایر کودکان غیر عقب مانده خانواده شوند. بنابراین با توجه به مسائل فوق می توان گفت اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر بطور کلی در پیشگیری از تشدید اختلال کودکان عقب مانده ذهنی خفیف و کمک به بهداشت روانی خانواده های این کودکان است.

مشخصات
  • جنسیت مرد
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شیراز
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربیتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی کامبیز رهسپار روانشناس، کامبیز رهسپار مشاور، کامبیز رهسپار روان درمانگر، کامبیز رهسپار روانپزشک، کامبیز رهسپار متخصص اعصاب و روان، کامبیز رهسپار روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
کامبیز رهسپار
روانشناس بالینی و فردی
(155)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر