منو
X

تصویر
الهام رعیت پور جهرمی
مشاور کودک
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
80%

دقت

0%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

60%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

الهام رعیت پور جهرمی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز در سال ۱۳۹۲، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “رابطه ویژگی های شخصیتی و اسیب شناسی روانی در دانش آموزان ناتوان ذهنی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه شیراز

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی و آموزش کودکان استثنایی

عنوان:

رابطه ویژگی های شخصیتی و اسیب شناسی روانی در دانش آموزان ناتوان ذهنی

استاد راهنما:

دکتر شهلا البرزی

نگارش:

الهام رعیت پور جهرمی

شهریور ماه ۱۳۹۲

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول: مقدمه

کلیات

بیان مساله

ضرورت و اهمیت پژوهش

اهداف پژوهش

هدف کلی پژوهش

اهداف جزئی

پرسشهای پژوهش

تعاریف مفهومی متغیرها

آسیب شناسی روانی

ویژگی های شخصیتی

افراد ناتوان ذهنی

فصل دوم: ادبیات پژوهش

مبانی نظری

مبانی نظری آسیب شناسی روانی

رویکرد زیست شناختی

رویکرد روان تحلیل گری

رویکرد رفتاری

رویکرد شناختی

رویکرد سیستمی

مبانی نظری در مورد شخصیت

نظریه انگیزشی موری

نظریه رویکرد صفت (آلپورت)

مدل پنج عاملی (رابرت مک کری و پل کاستا)

نظریه روانکاوی

دیدگاه شخصیتی زیگلر

مبانی نظری نا توانی ذهنی

ناتوانی ذهنی

طبقه بندی افراد ناتوانی ذهنی

طبقه بندی انجمن روانپزشکی آمریکا

طبقه بندی متخصصان آموزش و پرورش

رویکردهای ناتوانی ذهنی

رویکرد اجتماعی

رویکرد بالینی

رویکرد هوشی

رویکرد ملاک- دوگانه

پیشینه تحقیق

آسیب شناسی روانی و افراد با نیازهای ویژه

آسیب شناسی روانی و ناتوانی ذهنی

ویژگی های شخصیتی و افراد با نیازهای ویژه

ویژگی های شخصیتی و ناتوانی ذهنی

نتیجه گیری از تحقیقات پیشین

فصل سوم: روش تحقیق

جامعه آماری

نمونه و روش نمونه گیری

تعریف عملیاتی متغیرها

آسیب شناسی روانی

ویژگی های شخصیتی

افراد با ناتوان ذهنی خفیف

ابزارهای پژوهش

چک لیست آسیب شناسی روانی

روایی و پایایی چک لیست آسیب شناسی روانی در پژوهش حاضر

پرسشنامه شخصیتی

روایی و پایایی پرسشنامه شخصیتی

شیوه جمع آوری اطلاعات

طرح آماری پژوهش

فصل چهارم: یافته ها

یافته های توصیفی متغیر های پژوهش

یافته های مربوط به سوالات پژوهش

سوال اول

سوال دوم

سوال سوم

سوال چهارم

سوال پنجم

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

مقدمه

روابط همبستگی بین ابعاد آسیب شناسی روانی و ویژگی های شخصیتی

پیش بینی رفتارهای آزاردهنده و عدم همکاری بر مبنای ابعاد ویژگی های شخصیتی با تعدیل عامل جنسیت

پیش بینی رفتارهای بیش فعالی بر مبنای ابعاد ویژگی های شخصیتی با تعدیل عامل جنسیت

پیش بینی رفتار های کلیشه ای و صدمه به خود بر مبنای ابعاد ویژگی های شخصیتی با تعدیل عامل جنسیت

پیش بینی رفتار های تنبلی و کناره گیری بر مبنای ابعاد ویژگی های شخصیتی با تعدیل عامل جنسیت

نتیجه گیری

محدودیت ها

پیشنهادها

پیشنهادهای پژوهشی

پیشنهادهای کاربردی

فهرست منابع

منابع فارسی

پیوست

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با آسیب شناسی روانی در دانش آموزان ناتوان ذهنی بود. بدین منظور، ۲۴۵ نفر از دانش آموزان ناتوان ذهنی که در مدارس تاتوان ذهنی شهر شیراز مشغول به تحصیل بودند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (زیگلر، گانس، هداپ و هنریک ۲۰۰۲) و آسیب شناسی روانی (براون، امان و کمپ. ۲۰۰۲) استفاده گردید. پایایی هر دو پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی آنها از طریق همبستگی هر گویه با نمره کل احراز گردید، که نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ایزارها بود جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش همزمان استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد ، جنسیت هیچ کدام از ابعاد آسیب شناسی روانی را پیش بینی نمی کند. بدین معنی که بین جنسیت با هیچ کدام از ابعاد آسیب شناسی روانی، همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین بین انگیزه موثر نیز با ابعاد آسیب شناسی روانی، هیچ نوع همبستگی معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون ویژگی های شخصیتی بر روی آسیب شناسی روانی نشان داد، از میان ابعاد ویژگی های شخصیتی، بعد اطاعت و فرمانبرداری، تمام ابعاد آسیب شناسی روانی را به صورت منفی پیش بینی می کنند. همچنین بعد هدایت شدگی بیرونی نیز، بعد رفتارهای تنبلی و کناره گیری را پیش بینی می کند. بعد امید به موفقیت هم تمام ابعاد آسیب شناسی روانی به جز رفتارهای بیش فعالی را بصورت منفی پیش بینی می کند. بعد تمایل به واکنش منفی نیز تمام ابعاد آسیب شناسی روانی، به جز رفتارهای بیش فعالی را پیش بینی می کنند. بعد تمایل به واکنش مثبت نیز، تمام ابعاد آسیب شناسی روانی را پیش بینی می کند. نتایج بدست آمده حاکی از قدرت پیش بینی کنندگی ویژگی های شخصیتی بر آسیب شناسی روانی بود. در نهایت، نتایج این پژوهش مورد بحث و تنیجه گیری قرار گرفت و محدودیت ها، پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی ارایه گردید.

واژگان کلیدی: ناتوانی ذهنی، ویژگی های شخصیتی، آسیب شناسی روانی.

کلیات

کودکی که به دنیا می آید، آمادگی آن را دارد که به شایسته ترین طریق پرورش یابد و به برترین توانایی های خود دست یابد. کافیست که بدون مشکل به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد، تا ببالد و رشد کند و به جایگاه ارزشمند خود برسد. اما زندگی خانوادگی، محیط بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد. محدودیت های محبط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که با آسیب های جدی جسمی و یا روانی روبرو می گردند.آسیب شناسی روانی شاخه ای از علوم رفتاری است که با تکیه بر دستاوردهای علمی روانشناسی به توصیف ماهیت رفتار نابهنجار و تبیین آن می پردازد (نور پس و لیکاولیر، ۲۰۱۱) به طور ساده نابهنجاری را می توان انحراف از اعتدال (حد وسط) تعریف نمود. البته جهت این انحراف منفی است. این موضوع که اختلال، واکنش فرد به شرایط محیطی با اختلال در کار کردهای درون فردی است، همواره مورد بحث بوده است (ماش و دوزویس، ۱۹۹۶). در واقع قضاوت در این مورد مستلزم آن است که مشخص شود آیا رفتار، تجسم اختلال در کار کرد سیستم عصبی، غدد داخلی و غیره است؟ یا آنکه از عوامل محیطی ناشی شده است، به هر حال هنجارهای رفتاری باید بر اساس آنچه سلامتی تلقی می شود، تعیین شوند. سپس با توجه به تفاوت رفتار مورد نظر با هنجارهای رفتاری، بهنجار یا تابهنجار بودن آن مشخص می شود. تفاوت هایی که آشکار و قابل مشاهده اند، مشکلی ایجاد نمی کنند. اغلب مردم میدانند، کودکی که در سنین به خصوصی صحبت کردن را یاد نمی گیرد، نمی تواند به تنهایی غذا بخورد با لباس خود را بپوشد، نابهنجار است، ولی تشخیص تفاوت های اندک با هنجارها مشکل آفرین است.گاهی ممکن است کودکان رفتارهایی از خود نشان دهند که اندکی با معیارهای بهنجاری فاصله دارند. این کودکان به رغم این که رفتارهای غیر انطباقی از خود نشان می دهند، به مفهوم دقیق کلمه نابهنجار نیستند(نلسون و ایزرائیل ۲۰۰۰، به نقل از شکوهی یکتا و پرند، هنجارهای فرهنگی هم در مورد کودکان و هم در مورد بزرگسالان مصداق دارند. این هنجارها تاثیر بسزایی بر انتظارات، قضاوت و نگرش های مختلف به رفتار کودکان و نوجوانان دارند. برای مثال در ایالات متحده آمریکا، در مقایسه با سایر نقاط جهان، بزرگسالان رفتار کنترل خود و احترام گذاری کمتری را از فرزندان خود انتظار دارند (ویس، تربر، سوینی، پرافیت” ولگاگنوکس، ۱۹۹۷).موقعیت های اجتماعی خاص بر قضاوت در مورد بهنجار بودن یا نبودن رفتارها تاثیر دارند. فعالیت ورزشی در زمین بازی، رفتاری بهنجار است، ولی این کار در کلاس درس یا مطب پزشک رفتاری نابهنجار تلقی می شود. درس خواندن با صدای بلند در منزل ممکن است اشکالی نداشته باشد ولی همین کار در کتابخانه تابهنجار تلقی می شود، لذا از کودکان انتظار می رود در موقعیت های خاص، با در نظر گرفتن هنجارهای مربوط به آن موقعیت عمل کنند.جنسیت نیز بر هنجارهای فرهنگی – اجتماعی تأثیر دارد. در اغلب جوامع از مردها انتظار می رود افرادی پرخاشگر تره سلطه گر تر، ماجراجوتر و فعال تر از زنان باشند. در مقابل از زنان انتظار می رود حساس تره عاطفی تر، وابسته تر و آرام تر از مردان باشند. الگوهای جنسیت، مارا در قضاوت در مورد رفتار بهنجار یاری می دهند. سرانجام باید توجه کرد که تغییر در انتظارات و ارزش های اجتماعی می تواند قضاوت در مورد رفتارها را تحت تاثیر خود قرار دهد. برای مثال، در سال های اخیر هنجارهای جنسیتی تغییرات بسیاری کرده اند (نلسون و ایزرائیل، ۲۰۰۰ ؛ به نقل از شکوهی یکتا و پرند، ۱۳۸۴).در جوامع پیشرفته صنعتی به مهارت های ذهنی اهمیت داده میشود. به همین دلیل نگرانی افراد جامعه معطوف به کودکانی است که رشد ذهنی آنان با هنجارهای جامعه مطابقت ندارد.یکی از گروههایی که مشمول رفتار نابهنجار در جامعه هستند، افراد مبتلا به ناتوانی ذهنی می باشند.افراد ناتوان ذهنی علاوه بر نارسایی های ذهنی، در قابلیت های گوناگونی که به سازگار شدن با زندگی روزمره مربوط می شود، اختلال قابل ملاحظه ای دارند. برای مثال آنها فاقد مهارت های اجتماعی و قضاوت صحیح هستند. در برقراری ارتباط مشکل دارند یا نمی توانند از خودشان به طور صحیح مراقبت کنند و برای مراقبت شخصی و سلامتی خود به نوعی به دیگران وابسته هستند (هالجین و ویتیورن ۲۰۰۳، ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۰)یکی از مسائلی که آسیب شناسی روانی را در کودکان و بخصوص کودکان ناتوان ذهنی و در بزرگسالی پیش بینی می کند، ویژگی های شخصیتی این افراد می باشد. غالبا وقتی که انسان خود را توصیف می کند، از وازه شخصیت استفاده نموده و معتقد است که می داند معنی آن چیست، آدامز (۱۹۵۴) اظهار داشت که انسان هر وقت کلمه من را به کار میبرد مقاصد خود را بررسی می کند و می تواند برداشت خوبی از معنی شخصیت داشته باشد (آدامز، ۱۹۵۴؛ به نقل از شولتز وشولتز، ۲۰۰۵، ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۱). وقتی که انسان می گوید من، در واقع همه چیز را در باره خود جمع بندی می کند، تمایلات و نفرتها، ترس ها و امتیازات، توانمندی ها و ضعف های خود. من، همان چیزی است که انسان را به عنوان فرد مجزا از دیگران توصیف می کنند.شخصیت از واژه لاتین پر سونا گرفته شده و به تقایی اشاره دارد، که هنرپیشه ها هنگام نمایش استفاده می کردند. به راحتی می توان درک کرد که، چگونه پرسونا (نقاب) به ظاهر بیرونی، ظاهر علتی که هر فرد به افراد دوروبر خود نشان میدهد اشاره داشت. بنابراین بر اساس ریشه شخصیت، می توان نتیجه گرفت، که شخصیت به ویژگی های بیرونی و قابل رویت ما اشاره دارد. یعنی آن جنبه هایی از ما که دیگران می توانند ببینند. در این صورت شخصیت بر حسب تاثیری که هر فرد بر دیگران می گذارد تعریف خواهد شد. در واقع شخصیت جنبه قابل رویت منش فرد به گونه ای که بر دیگران تاثیر می گذارد، می باشد (شولتز و شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۱). همچنین وقتی از واژه شخصیت استفاده می شود به ویژگی های بادوام نیز اشاره دارد. فرض می شود که شخصیت نسبتا ثابت و قابل پیش بینی است.تعریف از شخصیت می تواند منحصر به فرد بودن را نیز در بر داشته باشد. انسان شباهت های بین افراد را می بیند ولی احساس می کند که هر یک از ویژگی های خاصی برخوردار اند، به گونه ای که هر فرد را از دیگران متمایز می کند. بنابراین می توان گفت که شخصیت، مجموعه ای از ویژگی های بادوام و منحصر به فرد است که امکان دارد در پاسخ به موقعیت های مختلف تغییر کند. (شولتز و شولتز، ۲۰۰۵، ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۱). تا اندازهای میتوان کجروی شخصیت در کودکان ناتوان ذهنی را به عنوان تجلی عقب ماندگی تعمیم یافته رشد، در نظر گرفت. هنگام مقایسه تفاوت های گروه ناتوان و بهنجار باید پرسید که آیا رفتار گروه اول متناسب با رفتار کودکانی است که سن عقلیشان معادل با آنهاست با این که، در رفتارهای این دو گروه تفاوت های کیفی وجود دارد که از ترکیب ناتوانی ذهنی و رفتارهای نابهنجار آموخته شده گروه اول ناشی می شود؟در ادبیات روانپزشکی رفتار نابهنجار کودک تاتوان ذهنی، بیشتر به عقب ماندگی رشد و تحول شخصیت (من) نسبت داده میشود. بر طبق این نظریه تئوریک، بروز برخی مشکلات در عملکرد اجرایی شخصیت (من) و وجدان (فراصنه از پیامدهای اجتناب ناپذیر ناتوانی ذهنی است (رابینسون و رابینسون، ۱۹۷۵، ترجمه ماهر، ۱۳۶۶)زیگلر و همکارانش مطالعه گسترده ای را در مورد ویژگی های شخصیتی افراد ناتوان ذهنی انجام دادند. زیگلر معتقد بود، که عوامل انگیزشی اغلب عملکرد زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. وی معتقد بود که تاثیر عوامل انگیزشی شخصیتی، حتی از توانایی فردی نیز بیشتر است. به همین علت وی در طول مطالعات خود به کشف فاکتورهای انگیزه ای شخصیت پرداخت زیگلر، ۲۰۰۱). محققان مختلف نیز بر این عقیده هستند، که مقدار مناسب انگیزه می تواند عملکرد بهتری را برای یادگیرنده در پی داشته باشد.محققان همچنین بر این باورند، که شخصیت و انگیزه دو عامل مهم شناختی هستند که بر عملکرد همه افراد به خصوصی افراد ناتوان ذهنی تاثیر زیادی می گذارند (سوتزوکی، ۲۰۰۶). بسیاری از پژوهشگران و متخصصان نیز تصور کرده اند که IQ مهم ترین و تنها عامل در بروز موفقیت نیست، بلکه عوامل متعددی از جمله ویژگی های شخصیتی و انگیزه نیز موثر می باشند (زیگلر، ۲۰۰۲). در این راستا پژوهشگران اهمیت ارتباط شخصیت و انگیزش و مشکلات رفتاری و اختلالات روانی را مطرح کرده اند (مریگهی ، ۱۹۹۰). متاسفانه افراد مبتلا به ناتوانایی های رشدی در معرض خطر بیشتری برای اختلالات روانی قرار دارند. زیگلر معتقد است که متغیرهای انگیزشی، ممکن است، زمینه بسیاری از اختلالات عاطفی را فراهم کنند. وی فرض کرده است، که این اختلالات ممکن است از ابتدا وجود داشته باشند و یا بعدها در اثر شکست های زندگی به وجود آمده باشند. به طور خاص وی استدلال کرد، که معلولیت انگیزشی ممکن است منجر به شکست تحصیلی شود. از نظر وی عوامل متعددی مانند شکست های مکرر، حمایت اجتماعی پایین و کمبود انگیزش می توانند، برای مشکلات سلامت روان در آینده عوامل خطر باشند. به همین علت بحث اصلی زیگلر بر روی ویژگی های انگیزشی شخصیت است، چرا که از نظر وی انگیزه عامل مهمی است که کل شخصیت فرد را تحت تاثیر قرار میدهد (لوکاسن ، ۲۰۰۲)، از طرف دیگر حضور یک اختلال عاطفی تاثیر منفی بر عملکرد فرد می گذارد. معمولا کودکان مبتلا به اختلالات عاطفی، اغلب نسبت به کودکان بدون مشکل سطوح پایین تری از عملکرد تطبیقی را نشان می دهند. محققان مختلف اذعان دارند، که شدت آسیب های عاطفی و رفتاری با کاهش رفتارهای انطباقی همراه است. از نظر زیگلر تیز عوامل انگیزشی شخصیتی بهترین فاکتور برای توضیح این مطلب هستند، که چرا برخی از افراد با ناتوانی ذهنی نمی توانند برخی از کارهای انطباقی هم سطح توانایی های ذهنی خود را انجام دهند.

بیان مسئله:

علیرغم اختلاف دیدگاههای محققان در مورد آسیب شناسی روانی، به نظر می رسد اکثر آنان بر سر این موضوع که آسیب شناسی روانی نمایانگر مشکلات و یا ناکامی های ناشی از انجام وظایف رشدی است، اتفاق نظر دارند (اسروف، ۱۹۹۷؛ ماش و دوزویس، ۲۰۰۳؛ سیک چتی،۲۰۰۶ به نقل از پرایس وانگرام، ۲۰۱۰؛ ترجمه زرگر، اشتاد و تمنایی فر، ۱۳۹۰) شالوده این دیدگاه آن است که کودکان در هر دورهای از رشد خود با وظیفه ای روبرو می شوند که مستلزم استفاده از منابع درونی و بیرونی برای انطباق با تقاضاهای رشدی آنهاست (مانند رشد زبان، پادگیری تنظیم هیجانات و برقراری روابط موفق با همسالان). اگر کودکان قادر به برآوردن این تقاضاها باشند به احتمال زیاد رشد آنها به سمت طبیعی سوق داده می شود. ولی ناکامی و شکست در تحقق این تفاضاها می تواند کودک را در مسیر آسیب روانی قرار دهد. از این رو، در چنین مواردی اسیب روانی شامل مواردی از عدم انطباق است که نتیجه آن انحراف فرد از هنجارهای متناسب با سن خواهد بود.بر اساس این دیدگاه، لازم است که وظایف ویژه رشدی در هر دوره از رشد به صورت کامل درک و شناسایی شوند (ماش و دوزویس، ۲۰۰۳؛ به نقل از پرایس و انگرام، ۲۰۱۰، ترجمه زرگر و همکاران، ۱۳۹۰). همچنین، به دلیل تأثیر زیاد زمینه رشدی، باید متغیرهای زمینهای تاثیر گذار و مهم را نیز شناسایی کرد، چرا که این متغیرها هم بر ماهیت وظایف رشدی و هم پر انجام موفقیت آمیز وظایف مذکور تاثیر می گذارند. واضح است که در این دیدگاه، رشد غیر بهنجار فقط در صورتی قابل شناسایی و درک است که رشد بهنجار و زمینه های مرتبط با تحول را شناسایی و درک کرده باشیم (پرایس و انگرام ، ۲۰۱۰، ترجمه زرگر و همکاران، ۱۳۹۰)در شکل گیری یک شخصیت خاص، انواعی از فرایندهای پویا و تعاملی دخیل هستند. این فرایندها شامل خلق و خوی نوزادی، نقش الگوگیری و شکل دهی زمینه مراقبتی اولیه، شکل گیری روابط جدید با همتایان و معلمین، رشد نگرش ها و غیره می باشند. این فرایندها، محققان …

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شیراز
  • رشته تحصیلی روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی الهام رعیت پور جهرمی روانشناس، الهام رعیت پور جهرمی مشاور، الهام رعیت پور جهرمی روان درمانگر، الهام رعیت پور جهرمی روانپزشک، الهام رعیت پور جهرمی متخصص اعصاب و روان، الهام رعیت پور جهرمی روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی کودکان استثنایی
تصویر
الهام رعیت پور جهرمی
مشاور کودک
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر