منو
X

تصویر
اکرم حیدری
مشاور کودک
(3)
آمار این متخصص
(3) رای
0%

دقت

80%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

100%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

0%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

اکرم حیدری هستم، فارغ التحصیل روانشناسی کودکان استثنایی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی در سال ۱۳۹۵، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “مقایسه ویژگی های خواندن در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و عادی” می باشد که در ادامه بخشی از آن را مطالعه می کنید:

دانشگاه علامه طباطبایی

دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در شته روان شناسی کودکان استثنایی

عنوان:

مقایسه ویژگی های خواندن در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و عادی

استاد راهنما:

دکتر شهلا پزشک

استاد مشاور:

دکتر فرنگیس کاظمی

پژوهشگر:

اکرم حیدری

تابستان ۱۳۹۵

فهرست مطالب

عنوان

فصل اول – کلیات تحقیق

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت

هدف پژوهش

تعریف مفاهیم

سؤال پژوهش

فصل دوم – ادبیات و مبانی نظری پژوهش

تعریف کم توانی ذهنی

ویژگی های تحولی کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر

ویژگی ها و محدودیت های شناختی افراد کم توان ذهنی

آموزش کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر

خواندن

مؤلفه های خواندن

مهارت های پیش نیاز خواندن

انواع خواندن

اهداف خواندن عوامل مؤثر بر خواندن

مشکلات و خطاهای خواندن

مهارت ها و مشکلات خواندن در کودکان کم توان ذهنی

تفاوت های فردی افراد کم توان ذهنی در مهارت خواندن

پیشرفت افراد کم توان ذهنی در مهارت های خواندن

پیشینه پژوهش

تحقیقات داخلی مربوط به کم توانی ذهنی و خواندن

تحقیقات خارجی مربوط به کم توانی ذهنی و خواندن

تحقیقات مربوط به آزمون خواندن نما

فصل سوم روش تحقیق

روش تحقیق

روش آماری

جامعه

نمونه

ملاک های ورود آزمودنی های کم توان ذهنی به آزمون

ابزار اندازه گیری

نحوه اجرای آزمون

شیوه نمره گذاری آزمون

روش گردآوری داده ها

فصل چهارم – تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه

یافته های توصیفی

فصل پنجم – بحث و نتیجه گیری

محدودیت های پژوهش

پینشهاد های پژوهشی

پینشهاد های کاربردی

منابع

چکیده:

هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگی های خواندن در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و عادی در مقطع ابتدایی بود . جامعه آماری پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی آموزش پذیر و عادی پایه سوم تا پنجم ابتدایی که در سال ۹۵-۹۴ در مدارس استثنایی و مدارس عادی مشغول به تحصیل بودند. به منظور اجرای پژوهش ابتدا با روش نمونه گیری در دسترس از هر گروه ۲۰ دانش آموز انتخاب شدند ، با توجه به محدودیت های بوجود آمده در جریان اجرای آزمون ، تعداد آزمودنی های هر گروه به ۱۵ نفر کاهش بافت ، سپس آزمون خواندن و نارسا خوانی ( نما ) برای مشخص شدن ویژگی ها و مشکلات خواندن در هر دو گروه اجرا شد. روش پژوهش از نوع مقایسه ای بود . در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی ( حداقل ، حداکثر ، میانگین ، انحراف استاندارد ) و در آمار استنباطی از ا مستقل استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت در دو گروه کم توان ذهنی آموزش پذیر و عادی در خرده آزمون های خواندن کلمات ، زنجیره کلمات ، درک متن ، درک کلمه ، حذف آواها ، خواندن ناکلمه و شبه کلمه ، نشانه حرف و نشانه مقوله معنادار بوده است و کودکان کم توان ذهنی در این خرده مقیاس ها در آزمون نما عملکرد ضعیف تری نسبت به همسالان عادی خود داشته اند . اما در دو خرده آزمون قافیه و خرده آزمون تصاویر تفاوت معنا دار نبوده است ، بدین معنی که تفاوتی میان عملکرد و نمرات کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و کودکان عادی وجود نداشت .

واژگان کلیدی: آزمون خواندن و نارساخوانی نما ، خواندن ، کم توانی ذهنی

مقدمه:

از خواندن به مثابه یکی از شگفت انگیز ترین مهارت های انسانی یاد میشود که به درک مفهوم و کسب معنی از کلمه نوشته شده با چاپ شده اطلاق می شود (صباغیان، ۱۳۸۲) خواندن یکی از مهم ترین مهارتهایی است که کودکان باید در سن مدرسه بیاموزند. تحقیقاتی که تاکنون انجام گرفته ۲ عامل عمده را در رشد خواندن سهیم میداند که این عوامل شامل آگاهی واجی، تناظر تویسه – واج. سرعت تأمیدن و آشنایی با ساختار دستور زبان است (روما و همکاران، ۲۰۰۸؛ به نقل از خانجاتحانی، ۱۳۸۸). یادگیری خواندن در کودکان بهنجار دارای مراحل و توالی مشخص است. توسعه مهارت زبانی، گوش دادن، سخن گفتن، رشد حرکتی، تمییز شنیداری و دیداری، تحول مفهوم و تفکر شناختی، توانایی دقت و تمرکز حواس در انجام فعالیتها تحت عنوان پیش نیازها، هم خوانی بین اصوات و نمادهای بینایی حروف، شناخت کلمه و در نهایت فهم آن، از جمله مهارتهای اساسی در فرایند خواندن محسوب میشوند که در کودکان بهنجار این مراحل به طور طبیعی طی می شود (حسن زاده، بهرامی، شیرازی، رافی، صالحی، ۱۳۸۹). باوجوداین در بعضی از کودکان به علل مختلفی از جمله عدم دسترسی به امکانات تحصیلی مناسب، هوش پایینه مشکلات عاطفی – روانی، مشکلات اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی شدید، نقایص بینایی و شنوابی، مشکلات حسی – حرکتی و بیماری های طولانی مدت و حاد، در سال های اولیه مدرسه مشکلاتی در خواندن ایجاد می شود (چن و همکاران، ۲۰۰۵). خواندن راه دستیابی به دامنه گسترده ای از اطلاعات است. عدم موفقیت کودکان در پادگیری خواندن در سال های اولیه مدرسه وی را به طور موثری از برنامه های درسی باز می دارد (یعقوبی، ۱۳۸۳). مشکلات خواندن در سه مقوله طبقه بندی شده اند که عبارت اند از ۱) سرعت کم خواندن ۲) در ک کم از موارد خوانده شده ۳) اشتباهات در خواندن که خود شامل خطای جانشینی (جانشین کردن یک کلمه بامعنی به جای کلمه هدف)، امتناع و عدم خواندن کلمه در پنج ثانیه اول، تلفظ اشتباه (جانشین کردن یک کلمه بی معنی با کلمه هدف)، اضافه کردن یک حرف یا بیشتر در کلمه، افزودن یک کلمه محتوایی با دستوری در جمله، حذف حرف و کلمه یا حذف یک کلمه محتوایی با دستوری در جمله، بازگویی اصلاحی اشتباه خواندن کلمه و تصحیح قوری آن) و جابه جایی (جابه جا کردن ترتیب حروف در کلمه از انتها به ابتدای خواندن) میشود (شیرازی و نیلی پور، ۱۳۸۴) .دانش آموزان کم توان ذهنی، از دسته کودکانی هستند که به علت مشکلات شناختی مانند دامنه توجه کوتاه و هوش بهر پایین تر از حد متوسط مشکلاتی را در خواندن تجربه می کنند. در حقیقت از مهم ترین مهارت هایی که این گروه از دانش آموزان در آن مشکل دارند، مهارت خواندن است (کانرز ، ۲۰۰۳) تلاش های بسیاری برای تعریف کم توانی ذهنی انجام شده است، نمی توان کم توانی ذهنی را به صورت یک پدیده مطلق تعریف کرد بلکه بایستی آن را به عنوان پدیدهای چند وجهی که وجود آن به فیزیولوژی، روان شناسی، پزشکی، تعلیم و تربیت و جامعه شناسی محدود می گردد، مورد بررسی قرار داد (داورمنش،(۱۳۸۵).کم توانی ذهنی به کنش عمومی هوش که به طور معنی دار کمتر از حد متوسط عمل کرده و با نواقصی در رفتار سازشی توأم بوده است و در دوران رشد پدیدار شده است، مربوط می باشد (کاپلان ،۲۰۰۵). کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر با سطح هوش بهر ۷۵-۵۵ بزرگترین گروه کم توانی ذهنی را تشکیل میدهند و بیش از ۸۵ درصد از افراد مبتلابه این اختلال را در برمی گیرند. کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر اغلب تأخیرهای خفیف رشدی را در سال های پیش از مدرسه نشان می دهند (مش و وولف ، ۲۰۰۸). بارزترین خصوصیت کم توانی ذهنی، توانایی کاهش یافته برای یادگیری است. پژوهش ها نشان دادهاند که دانش آموزان کم توان ذهنی حداقل در چهار حیطه مربوط به شناخت دچار مشکل هستند، توجه، حافظه، زبان، تحصیل (هالاهان و کافمن، ۲۰۰۳ ترجمه علیزاده و همکاران ۱۳۸۷) در حقیقت از مهم ترین مهارتهایی که این گروه از دانش آموزان در آن مشکل دارند، مهارت خواندن است (کانرز، ۲۰۰۳). خواندن یکی از مهارت هایی است که برای کودکان کم توان ذهنی دشوار است. تحقیقات گذشته نشان می دهند که کودکان کم توان ذهنی اغلب می توانند مهارت خواندن را متناسب با سطح رشدی خود به دست آورند (کانرز، روسن کوئیست ، اسلای ، اتول ، کیسر، ۲۰۰۶). تحقیقات نشان داده اند که دانش آموزان کم توان ذهنی، اغلب می توانند بر مهارت های اولیه خواندن، متناسب با سن عقلی خود غلبه کنند، هرچند که مشکلات خاصی را بعدها در مهارت خواندن خواهند داشت (کانرز و همکاران، ۲۰۰۶). برای مثال کودکان کم توان ذهنی با سن عقلی بین ۴ تا ۶ سال، در تشخیص دیداری کلمه، تشخیص حروف و مطابقت با صدای عملکرد بیشتری از سن خود دارند (بلک و اورون ، ۱۹۹۵ به نقل از کانرز و همکاران، ۲۰۰۶): در صورتی که در سن عقلی بین ۶ تا ۸ سال در تشخیص واجی و مهارتهای درک و فهم عملکرد کمتری از سن عقلی خود نشان می دهند (بوس ، ترنی ، ۱۹۸۴ به نقل از کاترز و همکاران، ۲۰۰۶) و در سن عقلی ۹ سال در همه مهارت های خواندن، عملکرد کمتری از سن عقلی خود دارند (مریل ۱۹۲۴، نیگل ، ۱۹۹۳ شیپرد ، ۱۹۹۶؛ وود ، تاملین ، ۱۹۹۸).

بیان مسئله

یادگیری خواندن یکی از مهم ترین مهارت هایی است که کودکان در مقطع ابتدایی به آن دست می یابند و خواندن مبنایی برای بیشتر کوشش های تحصیلی آینده آنها خواهد بود (فیروز کوهی، ۱۳۹۲). خواندن مجموعه ای از مهارت ها است که به افراد اجازه می دهد که معنای زبانی را از متن گفت و گوها استخراج کنند (بار کر ، سویک ، مور پس ، رامسکی ، ۲۰۱۳). مهارت خواندن کلیدی برای دسترسی به دانش، به دست آوردن استقلال و حق انتخاب است (هوستن ، تورگسن ، ۲۰۰۴). خواندن اساسی ترین ابزار پادگیری دانش آموزان است (سن ، ۲۰۰۹، به نقل از فیروز کوهی، ۱۳۹۲)، فعالینی است که به فرد اجازه میدهد تا دانش وسیعی را به دست آورد. این کیفیت کار کردی خواندن را محور همه سطوح بادگیری قرار می دهد، به طوری که خواندن محور فعالیت های تحصیلی و به صورت ابزار موفقیت در سایر زمینه های درسی در می آید (غیاری بناب و همکاران، ۱۳۹۱). ناتوانی در خواندن باعث محدودیت در کیفیت زندگی می شود (برادفورد ، شبپن ، آلبرت ، هورس ،۲۰۰۶) و تنها یک کودک از پنج کودک دارای کم توانی ذهنی به حداقلی از خواندن دست می یاید (کتیمس”، ۲۰۰۱).برای دانش آموزان کم توان ذهنی دست یابی به سطح عمومی خواندن نیز دشوار است (گرونا ، جنکینز ، چین چانس ، ۱۹۹۸). توسعه و گسترش مهارت خواندن به صورت کار آمد هدف اصلی مدارس است. کودکان کم توان ذهنی اغلب برای یادگیری خواندن دارای مشکل هستند (کوئلی ، پارمار ، ۱۹۹۵؛ چنل ، لوول ، کانرز ، ۲۰۱۳). آموزگاران کودکان کم توان ذهنی به تجربه دریافته اند که این کودکان عموما در مرحله آمادگی برای خواندن به دلیل مهارت در توانایی های مربوط به شنوایی و دیداری ضعیف عمل می کنند. همچنین در مرحله خواندن جمله ها و متن ها، خواندن آنها منقطع و منفصل است و سرعت خواندن در آنها متعادل نیست؛ به عبارت دیگر به نوعی دچار کند خوانی با تندخوانی نامطلوب هستند. خواندن آنها، آهنگ و لحن مناسب ندارد و بیان احساس در آن دیده نمی شود. همچنین خواندن آنها مبتنی بر درک نیست (صفارپور، ۱۳۷۷)بسیاری از کودکان کم توان ذهنی می توانند خواندن را یاد بگیرند. این کودکان اغلب در پایان سن دبیرستان می توانند خواندن را در حد متوسطی به دست آورند بنابر این محققان باید چگونگی پادگیری خواندن در این کودکان را توضیح دهند. با توجه به اینکه خواندن کلید اساسی در یادگیری است شناسایی مشکلات خواندن و کمک به کاهش مشکلات یک گام ضروری در طراحی مداخلات مؤثر و آموزش خواندن برای کودکان کم توان ذهنی است. این مسئله را می توان ابتدا با شناسایی الگوهای قوت و ضعف در مهارت خواندن این کودکان آغاز کرد (کتیمس ، ۲۰۰۰).در مجموع انتظار می رود که غالب دانش آموزان کم توان ذهنی بتوانند در پایان سنین دبیرستان (۲۰_۱۸ سالگی) در حد دانش آموزان چهارم تا پنجم ابتدایی از عهده خواندن بر آیند، اما فقط تعداد کمی از ایشان موفق به خواندن در حد مذکور می شوند (افروز، ۱۳۸۱). از آنجا که خواندن کلید اساسی در کسب دانش برای کودکان از جمله کودکان کم توان ذهنی محسوب میشود در این تحقیق به دنبال یافتن این مسئله هستیم که آیا بین ویژگی خواندن در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و کودکان عادی تفاوت وجود دارد یا خیر؟ این تفاوت ها در کدام بخش ها بیشتر دیده می شود؟ تقاط ضعف این گروه در چه مواردی بیشتر به چشم می خورد؟ با یافتن پاسخ این سؤال ها می توان به یادگیری خواندن در کودکان کم توان ذهنی بیشتر کمک کرد.

اهمیت و ضرورت

بدون تردید توانایی خواندن یکی از پیچیده ترین و در عین حال ضروری ترین قابلیت های بشری است که پایه و اساس کسب دانش را تشکیل می دهد. خواندن چه توانایی های شناختی بوده و مجموعه ای از مهارتهای شناختی شامل رمزگشایی، بازشناسی و درک وازدها در بروز آن نقش دارند. توجه به ابعاد مختلف خواندن و پرورش آن به ویژه در سنین رشد و سال های آغازین یادگیری امری است اجتناب ناپذیر که باید مدنظر متخصصان به ویژه مراکز آموزشی قرار گیرد (کرمی نوری و مرادی، ۱۳۸۷). خواندن در دنیای امروزی مهارئی ضروری است. فعالیتهای تحصیلی به طور عمده بر خواندن و نوشتن استوار است و از خاصیت هرمی برخوردارند؛ یعنی پادگیری های بعدی بر پایه یادگیری های قبلی استوار است و اگر دانش آموزان نتوانند از عهده یادگیری های قبلی برآیند در یادگیری های بعدی نیز با مشکل مواجهه میشوند (تبریزی، ۱۳۸۰) در حقیقت یادگیری مهارت خواندن، کلید یادگیری همه یادگیری ها است؛ زیرا بیشتر پادگیری های درسی از آن طریق صورت می گیرد. خواندن راه دست یابی به دانش و اطلاعات موجود در کتابها است. در دنیای کنونی، باوجود ابزارهای صوتی و تصویری و میزان جالب توجهی از دانش و اطلاعات مکتوب بوده و راه رسیدن به این اطلاعات، خواندن مؤثر و صحیح است (کریمی، ۱۳۸۴). ارتباط خواندن با دروس دیگر، انگار ناشدنی و خواندن، شرط لازم برای موفقیت در دروس دیگر است. برای یادگیری دروس دیگر مانند ریاضی، تاریخ، جغرافیا نیز باید به مهارت درک مطلب و توانایی خواندن مسلط بود. دانش آموزی که روش خواندن را به طور صحیح می آموزد، با صرف وقت کم تر، نتیجه بیشتری به دست می آورد و دانش آموزی که از خواندن لذت می برد، با میل و رغبت بیشتر به مطالعه در موضوعات مختلف می پردازد. نداشتن توانایی خواندن صحیح، ضعف در یادگیری کودک را به همراه دارد. برای مثال، مسائل ریاضی در برنامه درسی بیشتر از طریق نوشتن عرضه می شود و اگر کودک توانایی خواندن مطلب را نداشته باشد، یقینا به راه حل مسئله دست نخواهد یافت. در این خصوص، دراثر » و همکارانش ضمن تحقیقاتی در سال ۱۹۷۰، رابطه معناداری بین مشکلات خواندن و ریاضی مشاهده کردند. این تحقیق نشان می دهد کودکانی که در خواندن ضعیف هستند و درک مطلب خوبی ندارند، در یادگیری ریاضی تیز ضعیفاند. هم چنین بوکوفسکی » و «ویلوز » نیز به این نتیجه دست یافتند که مشکلات خواندن پر کسب اطلاعات عمومی اثر کرده، سبب تأثیرات منفی در یادگیری کودکان می شود (اشتری، ۱۳۸۲). دانش آموزان با توانایی محدود در خواندن، مشکلات بیشتری را در مدرسه تجربه می کنند حتی مهم تر از آن توانایی ضعیف در خواندن مانع از این می شود که دانش آموزان یک زندگی طبیعی و معمولی داشته باشند. برای مثال ضعف در خواندن می تواند یک نقطه ضعف بزرگ برای پیدا کردن فرصتهای شغلی و حرفه ای باشد. کودکان کم توان ذهنی به علت هوش بهر پایین تر از کودکان عادی در طول فرایند یادگیری خواندن دچار مشکلات بیشتری می شوند. خواندن یک فرایند پیچیده است که این پیچیدگی باعث می شود که یادگیری خواندن برای کودکان کم توان ذهنی دشوار شود (رویرتز و همکاران، ۲۰۱۰).سواد خواندن و نوشتن برای رسیدن دانش آموزان کم توان ذهنی به استقلال، موردنیاز است. گسترش مهارتهای سواد آموزی (خواندن و نوشتن در مدارس ابتدایی برای کودکان کم توان ذهنی می تواند اثرات بلندمدت داشته باشد بنابراین موفقیت های اولیه در خواندن معمولا باعث موفقیت های بعدی در تحصیلات می شود. با این حال کودکانی که موفق به یادگیری خواندن در دوره ابتدایی نمی شوند اغلب مشکلات مادام العمری را در یادگیری اطلاعات جدید دارند (پتون ، سرنا ، بیلی ، ۲۰۱۳ به نقل از مهلبورگ ،۲۰۱۳). دلایل زیادی وجود دارد که نشان می دهد کودکان کم توان ذهنی نیاز به حداقلی از مهارت خواندن دارند . این دلایل شامل رفتن به سفر، سفارش غذا در رستوران، خرید گردن، به دست آوردن شغل، مراجعه به پزشک، خواندن دستور العمل داروها و … می باشد. مهارت خواندن ممکن است بیش از یک موضوع را تحت تأثیر خود قرار دهد از جمله یادگیری زبان دانش عمومی، خزانه لغات، حتی اجتماعی شدن را تحت تأثیر قرار می دهد (کتمیس ، ۲۰۰۰). در واقع شاید در برنامه های آموزشی دانش آموزان کم توان ذهنی هیچ قسمتی مهم تر از آموزش خواندن نباشد. دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در همین زمینه نسبت به مواد آموزشی دیگر دارای ضعف بیشتری نیز هستند و به خواندن کاربردی بیش از هر چیزی نیاز دارند. عدم توانایی در خواندن معمولا موجب بروز مشکلات و نارسایی های مختلف در زمینه سازگاری شخصی، شغلی و اجتماعی می شود (افروز، ۱۳۸۱) از آنجا که خواندن بخشی از برنامه های آموزشی برای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر می باشد و بدون خواندن برای این گروه مشکلات زیادی در زندگی روزمره و کسب استقلال به وجود می آید و امکان بروز توانایی های آن ها به ویژه در مسائل شغلی و تحصیلی به خطر می افتد، مقایسه توانایی و ویژگی های خواندن کودکان کم توان ذهنی و کودکان عادی در بخش های مختلف خواندن از جمله شناخت آواها، درک متن، شناخت تا کلمه و حائز اهمیت است. با مقایسه ویژگی ها و مشکلات خواندن کودکان کم توان ذهنی آموزش پذبر و کودکان عادی می توان به برنامه ریزی بهتر جهت آموزش و پیشرفت این کودکان کمک کرد.هدف پژوهش هدف از انجام این تحقیق مقایسه ویژگی های خواندن بر اساس عملکرد کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر و کودکان عادی در پایه تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی در خرده آزمون های آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) شامل خواندن کلمات، زنجیره کلمات، آزمون قافیه، تأمیدن تصاویر، درک متن، درک کلمات، حذف آواها، خواندن تا کلمه، نشانه حرف، نشانه مقوله می باشد.تعریف مفاهیم الف) کم توانی ذهنی آموزش پذیر تعریف نظری: یک فرد کم توان ذهنی آموزش پذیر از نظر بهره هوشی بین ۷۵_۵۰ است. فرد کم توان ذهنی کسی است که به دلیل زیر هنجاری رشد ذهنی نمی تواند از برنامه های تحصیلی مدرسه عادی بهره کافی بود، اما با آموزش و پرورش مناسب، در سه زمینه ظرفیت رشد دارد: ۱) آموزش پذیری در سطوح دروس ابندابی (خواندن، نوشتن و چهار عمل اصلی ریاضیات در سطح مدارس ابتدایی، ۲) آموزش پذیری در سازش اجتماعی به این ترتیب که کودک می تواند به استقلال نسبتا مناسبی برسد.۳) به دست آوردن شغلی که با آن …

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه علامه طباطبائی
  • رشته تحصیلی روانشناسی کودکان استثنایی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی اکرم حیدری روانشناس، اکرم حیدری مشاور، اکرم حیدری روان درمانگر، اکرم حیدری روانپزشک، اکرم حیدری متخصص اعصاب و روان، اکرم حیدری روانسنج
تخصص ها
  • روان‌شناسی کودکان استثنایی
تصویر
اکرم حیدری
مشاور کودک
(3)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر