منو
X

تصویر
مرجان معنوی شاد
روانشناس بالینی و فردی
(4)
آمار این متخصص
(4) رای
60%

دقت

60%

مفید بودن

80%

دانش و مهارت

0%

رفتار بالینی

0%

وقت شناسی

40%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من مرجان معنوی شاد هستم، فارغ التحصیل روانشناسی تربیتی در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۸۸، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “نقش سطوح خشم مادران کودکان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی در شیوه های فرزندپروری آنها و تاثیر آن دو بر خودپنداره فرزندانشان” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مطالعه می کنید:

موضوع پژوهش و ابعاد آن: مهمترین مساله و شاید از مشکلآفرینترین مسائل مربوط به یک کودک دچار ناتوانی در
خانواده، بعد تربیتی او است. بیشترین بار تربیتی بر عهده مادر است. وجود کودک ناتوان
از هر نمونه میتواند موجب سنگینی بار تربیتی بر دوش مادر باشد. این بار تربیتی و
ناکامیهای پی در پی مادر در تربیت فرزند ممکن است به پرخاشگری منجر شود. همچنین احساس خشم و پرخاشگری از جمله مراحل واکنش اندوه است که به دنبال شوک ناشی از
.( فقدان فرد مورد انتظار ایجاد میگردد (نریمانی و همکاران، ۱۳۸۶
این روند در ابعاد گوناگون باعث تفاو ت هایی میان والدین کودکان با ناتوان ی های خا ص و
خانوادههای کودکان عادی م ی شود. برای نمونه سلامت روانی والدین کودکان استثنایی
(نریمانی و همکاران، ۱۳۸۶ ) و واجد اختلال نقص توجه و بیش فعالی ۱ (رحیمزاده، پوراعتماد،
سمیعیکرانی و زاده محمدی، ۱۳۸۷ ) پایینتر از والدین کودکان عادی اس ت . همچنین میا ن
والدین کود کان با ناتوان ی های خاص و خانواد ه های کودکان عادی از نظر افسردگی، اضطراب
.( و پرخاشگری تفاوت معناداری وجود دارد (نریمانی و همکاران، ۱۳۸۶
به همین ترتی ب نتایج پژوهش خانبانی و نشاط دوس ت ( ۱۳۸۴ ) نشان دا د ، میزان
پرخاشگری و تنیدگی والدین دان ش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بیشت ر از والدین
کودکان غیر عقبمانده ذهنی است. همچنین از نظر سطح محیط خانوادگی و دریافت حمایت
اجتماعی والدین کودکان دچار ناتوانی های یادگیری پایین ت ر از خانواده کودکان عادی بو د
.(۲۰۰۸ ، (هیمن و برگر ۲
در تایید این مساله که حضور کودک با شرایط خ ا ص، والدین را تحت تاثیر قرار می دهد،
پژوهشها نشان داد ه اند که ش یوههای فرزندپروری مادران کودک ا ن دارای اختلا ل های
افسردگی، اضطرابی و وسواس ف ک ری و ع م لی (رمضانی، محمداسماعیل، رئوفیان مقد م و
عسگری مقدم، ۱۳۸۲ )، اختلالات رفتاری (فطین حور، ۱۳۷۵ ) و دانشآموزان
.( تیزهوش با مادران کودکان عادی متفاوت است (خانبانی و افروز، ۱۳۸۵
با این حال بعضی پژوه ش ها هم این مساله را تایید نم ی کنند . برای مثال حسینیان ،
پورشهریاری و کلانتری ( ۱۳۸۶ ) نشان داد ند که تفاوت میان شی وههای فرزن دپروری مادران دا نشآموزان ناشنوا و شنوا معنادا ر نیست . بیغم ( ۱۳۷۹ )، به این نتیجه دست یافت
که ارتباط بین ابتلا به اختلال وسواس جبری و شیوه های فرزندپروری اقتدار منطقی،
آزادگذاری و استبدادی از نظر آماری معناداری نیست.
از سوی دیگر، شیوههای فرزندپروری هم م ی تواند به طرق مختلف بر کودک تاثیرگذار
باشد. پژوهشها نشان داد ه اند که شیو ه های فرزندپروری بر تحول شناختی کودکان موثر
۲۰۰۲ ، به نقل از تیلر، بستی گاریسون و ، ۲۰۰۰ ؛ کاوامورا ۳ ، ۲۰۰۰ ، هیکمن ۲ ، است (انولا ۱
۲۰۰۲ ). همچنین میز ان خودکارآمدی و سلامت روا ن دانشآموزان، متاثر ، بنپیا بلا ک ۴
،( از شی وههای فرزندپروی والدین آنهاس ت (حسینی نسب ، احمدیان و روان بخش ، ۱۳۸۷
و همین طور شی و ههای مختلف تربیت ی برمیزان خودپنداره فرزندان تاثیرگذار است (البرزی
.( و مزیدی، ۱۳۸۳
پژوهشها نشان م ی دهند که فرزندپروری یکی از مه م ترین عو امل در تحولات مشکلات
رفتاری است . شیوههای فرزندپروری سه ل گیرانه و مستبدانه با کاهش رفتارهای مثبت
همراه است . این والدین کنترلی روی رفتار کودکان خود ندارن د ، بنابراین اکثر این کودکان
بیکفایت هستند (آنولا و نورمی، ۲۰۰۵ ). نوجوانان دارای والدین مستبد، نسبت به نوجوانان
.( دارای والدین مقتدر افسردهتر هستند ( تقوی و کلانتری، ۱۳۸۵
در همین راستا مطالعات مختلف نش ان می دهد فرزندانی که متعلق به خانواد ه های قاطع
هستند، نسبت به هم س الانشان ک ه در خا نوادههای استب دادی و سهلگیر رش د
میکنند، از ن ظ ر روا نی – اجتماعی شایستگی بیشتری دارن د . آنها مسئولیت پذیر، منضبط،
خلاق، کنجکاو و دارای اعتماد به نفس هستند (مظلوم، ۱۳۸۲ ). فرزندان والدین مستبد، کمتر شاد هستند، موفقیت تحصیلی کمتری دارند و رواب ط شان با هم همسالا ن شان ضع ی ف
.( است (علیزاده و آندرایس، ۲۰۰۲
در نظام خانواده، کودکانی که ویژگیهایشان باعث میشود که بزرگ شدن آنها با سختی
و مرارت همراه باشد، به احتمال بیشتری مورد خشم و بدرفتاری قرار میگیرند. علاوه براین،
خلق و خوی خشمگینانه والدین و رفتار مشکلساز کودک از عوامل تعیینکننده و آغازگر
.( خشم میباشد (شکوهی و زمانی، ۱۳۸۷
۲۰۰۳ ) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که شیوه ) چنگ، شوارتز، دودی و مکبرد ۱
والدین سخت گیر بر روی افزایش پرخاشگری کودک در مدرسه تاثیر مستقیم دارد. این
مساله ممکن است با پیامد ایجاد خودپنداره منفی در کودک همراه باشد. همچنین دریافتند
کودکانی که اغلب از طرف مادرانشان مورد انتقاد کلامی قرار م یگیرند، تمایل به اسنادهای
فرد سرزنش گرانه در مورد اتفاقات منفی دارند.
در پژوهش حاضر به تعیین نقش سطوح خشم مادران کودکان دچار ناتوانیهای
یادگیری و عادی در شیوههای فرزندپروری و تاثیر آن بر خودپنداره فرزندانشان پرداخته
شده است. با توجه به اهمیت روشهایی که والدین فرزندان خود را تربیت میکنند یکی از
مسائل پژوهش حاضر بررسی شیوههای فرزندپروری (آزادگذاری، استبدادی و اقتدار
منطقی) کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی خواهد بود. مساله دیگر، بررسی
چگونگی تاثیر خشم تجربه شده توسط مادران بر شیوههای فرزندپروری در دو گروه
مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی است. و در آخر، چگونگی تاثیر خشم
تجربه شده و شیوههای فرزندپروری مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی بر
خودپنداره فرزندانشان تعیین میشود.

ضرورت انجام پژوهش: خانواده، به عنوان مه م ترین شکل دهنده پیشینه هر کود ک ، می تواند جزء اساس ی ترین
موارد پژوهشی باش د . با توجه به مجهولاتی که در زمینه شیو ه های فرزندپروری مادران
کودکان دچار ناتوان ی های یادگیری و ج ود دارد، ضروری به ن ظ ر می رسد تا اطلاعاتی در
این زمینه جم ع آوری شود . در همین راستا در طی درمان برای درمانگران سوالاتی در زمینه
شیوههای فرزندپروری مادران کودکان دچار ناتوان ی های یادگیری و چگونگی تاثیر آن بر
روند درمانی فرزندانشان ایجاد میشود که پژوهش حاضر میتواند پاسخگوی آنها باشد.
گاهی ممکن است، کار انفرادی با کودک دچار ناتوان ی های یادگیری کافی نباش د و
همکاری خانواده در بهبود خدمات یار ی رسان خواهد بود (کندال، ۱۳۸۴ ). با تعیین روند
تجربه شده توس ط آنها، خانواده را در جه ت کمک به گرو ه های درمانی آماده خواهیم ک رد.
همچنین از آنجایی که، دانش آموزان دارای ناتوان ی های یادگیری طیف وسیعی از کودکان
دچار ناتوانی را د ر برمیگیرند (لرنر، ۱۳۸۴ )، با بررسی هر چه بیشتر در این ح وزه، می توان
شرایط مناسبتری را درجهت بهبود و ایجاد موقعیتهای آموزش ویژه فراهم کرد.
چرخه شکست ت ج ربه شده توسط کودکان دچار ناتوان ی های یادگیری، آنها را از
تلاش برای کسب موفقیت باز م ی دارد. با شناسایی عوامل موثر در خودپنداره، که در این
پژوهش سطوح خش م و شیوه های فرزندپروری مادران است، می توان از ایجاد آن پیشگیری
کرد. با بررسی عوامل تعیین کننده خودپ ن داره، که در این پژوهش شیو ه های فرزندپروری
مادران در نظر گرفته شده است ، اطلاعاتی در زمینه ایجاد خودپنداره سالم و معیوب کسب
خواهیم کرد و به این ترتی ب ، گامی در مسیر شناسایی علل ایجاد خودپنداره سالم به عنوان
یکی از ابعاد اصلی پیشرفت هر فرد برداشته خواهد شد. از سوی دیگر کودکان دچار ناتوان ی های یادگیری در بزرگسالی، بیشتر درگیر رفتارهای
پرخطر مثل استفاده از الکل یا مواد مخدر و پرخاشگری خواهند شد (مکنامارا و وروایک و
۲۰۰۴ ). برای آگاهی از چرایی این مساله باید در زمینه خانواده و شیو ه های ، ویلوگبی ۱
فرزندپروری و خشم ت ج ربه شده مادران بررس ی هایی این چنین انجام شود، تا به این ترتیب
در جهت ایجاد محیط مطلوب و حمایتگر به منظور جلوگیری از پیشرفت این روند اطلاعات
کافی داشته باشیم.
در همین راست ا با درک والدین کودکان دچار ناتوان ی های یادگیری، بالاخص مادرا ن ، که
بار تربیتی بیشتر ی بر دوش دارند و با بررسی تجربیات ویژه آنها، ناشی از فقدان فرد مورد
انتظار، می توانیم برنامه های آموزشی را برای مدیریت رفتاری مادران ترتیب دهی م . پس در
این پژوهش با بررسی خشم تجربهشده دادههایی در این حیطه بدست خواهیم آورد.
این پژوهش در زمینه کودکان عاد ی هم بررسی های مشابهی را انجام داده است که با
استفاده از نتایج آن در جهت هموار ساختن مسی ر آم وزشی و تحصیلی آنها نیز اطلاعاتی به
دست میآید.

اهداف:
تعیین سطوح خشم مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی.
تعیین شیوههای فرزندپروری مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی.
شناسایی نقش سطوح خشم مادران در شیو ه های فرزندپروری فرزندان دچار ناتوانی های یادگیری و عادی.

سوالات پژوهش:
۱٫ آیا سطوح مختلف خش م با شیو ه های فرزندپروری متفاوتی در مادران کودکان دچار
ناتوانی های یادگیری و عادی همراه است؟
۲٫ آیا شیوه های فرزندپروری مادران کودکان دچار ناتوان ی های یادگیری متفاوت از مادران
کودکان عادی است؟
۳٫ رابطه ناتوانی های یادگیری با شیو ه های فرزندپروری مادران در سطوح مختلف خشم
چگونه است؟
۴٫ آیا مؤلفهها و میزا ن خشم مادران کودکان دچار ناتوان ی های یادگیری متفاوت از مادران
کودکان عادی است؟
۵٫ آیا خشم و شیو ه های فرزندپروری مادران در خودپنداره کودکان دچار ناتوان ی های
یادگیری و عادی تاثیر دارد؟
۶٫ آیا مؤلفههای خودپنداره کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری با کودکان عادی متفاوتند؟

تعریف متغیرها:
ناتوانی های یادگیری
اصطلاح ناتوانی یادگیری بر ناتوانی آن گروه از کودکان دلالت دارد که در یک یا چند فرایند
روانشناختی پایه مربوط به درک زبان یا کاربرد آن، گفتاری یا نوشتاری اختلال دارند که
این اختلال به صورت ناتوانی در گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن است.

 

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی تربيتی
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی مرجان معنوی شاد روانشناس، مرجان معنوی شاد مشاور، مرجان معنوی شاد روان درمانگر، مرجان معنوی شاد متخصص اعصاب و روان، مرجان معنوی شاد روانپزشک
تخصص ها
  • روان‌شناسی تربیتی
تصویر
مرجان معنوی شاد
روانشناس بالینی و فردی
(4)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر