منو
X

تصویر
کیانا شکرچی
مشاور کودک
(13)
آمار این متخصص
(13) رای
80%

دقت

80%

مفید بودن

90%

دانش و مهارت

86%

رفتار بالینی

70%

وقت شناسی

70%

هزینه اقتصادی

توضیحات پروفایل
  

من کیانا شکرچی هستم، فارغ التحصیل روانشناسی بالینی کودک و نوجوان در مقطع کارشناسی ارشد از دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال ۱۳۹۵، پایان نامه ی اینجانب تحت عنوان “نقش میانجی کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سبک دلبستگی مادر و مشکلات رفتاری-هیجانی کودکان ۴ تا ۶ سال” می باشد که در ادامه بخشی از کلیات پژوهشی آن را مطالعه می کنید:

بیان مسأله: آمارهاى هشدار دهنده درباره اختلال هاى روانشناختى کودکان علاقه به تحول کودک را به شدت افزایش
۰۲۲۱ (. مشکلات روانشناختى کودکان کنش ورى و تحول بهنجارآنان را به شدت ، داده است )ویدون ۱
تحت تأثیر قرار مى دهد و این امر ممکن است تا دوران بلوغ و حتى بزرگسالى تداوم یابد )جلالى، پور
.) احمدى، باباپور خیر الدین و شعیرى، ۱۳۱۱
میزان شیوع اختلالات دوران کودکى بین ۶تا ۰۵ درصد بر آورد شده که به دو طبقه اختلالات درونى
سازى شده ۰ و برونى سازى شده ۳ تقسیم شده اند. در ادبیات روانشناسى مرضى اختلالات هیجانى گاه به
، منزله مشکلات درونى پنداشته مى شوند و اختلالات رفتارى به عنوان مشکلات بیرونى )مش و ولف ۴
۰۲۲۱ (. گروه اول مشکلاتى هستند که در خود شخص وجود دارند مثل اضطراب، افسردگى، کناره گیرى
اجتماعى و مشکلات جسمانى بدون علت خاص پزشکى )جلالى و همکاران، ۱۳۱۱ ( که بر کنش ورى و
سازش یافتگى کودک تاثیر مى گذارند )بیات، ۱۳۱۶ (. گروه دوم هم اختلالات برونى سازى شده هستند
که از مقاومترین اختلالات دوران کودکى محسوب مى شوند. این اختلالات محور مشکلات رفتارى
کودکان بوده و میزان شیوع آنها بیش از ۵۲ ٪ گزارش شده است، این اختلالات شامل رفتارهاى
پرخاشگرانه و قانون شکنانه در قالب سه اختلال سلوک، بیش فعالى و نافرمانى مقابله اى تاثیر گسترده اى
.) بر خانواده، جامعه و معلمان دارند )بیرامى، ۱۳۱۱
از مهمترین عوامل در علت شناسى این اختلالات متغیر هاى خانوادگى مى باشند. خانواده به عنوان
سازنده و زیربناى شخصیت و رفتارهاى بعدى کودک شناخته شده است. ادبیات پژوهشى مربوط به ارتقاء
سلامت روان کودکان عمدتاً بر اهمیت خانواده در روابط والدین و فرزندان تأکید دارند )شکوهى یکتا،
.) اکبرى زردخانه، پرند و پوران، ۱۳۱۱
مادران بیش از همه افراد خانواده با کودکان خردسال خویش به سر مى برند که در این روند یک رابطه
چسبنده ۵ شکل مى گیرد و به ادغام ذهنی- عاطفى ۶ بین آن دو منجر مى شود )پیرمرادى، ۱۳۱۳ به نقل
از سید موسوى، ۱۳۱۱ (، بنابراین مادر به عنوان مراقب اولیه یا چهره دلبستگى اولین کسى است که نوزاد
با او رابطه برقرار مى کند.
در راستاى اهمیت تعامل مادر و کودک، تحقیقات خانجانى ) ۱۳۱۱ ( هم نشان مى دهد کودکان زیر ۳
سال که در هفته بیش از ۳۵ ساعت تحت مراقبت غیر مادرانه بودند مشکلات رفتارى- هیجانى بیشترى را
نشان مى دهند. تحقیقات بسیاری نشان داده اند که رفتار مادر و کودک هر دو به شدت به وضعیت روانی مادر و مشکلات رفتاری کودک مربوط است. به عنوان مثال کودکانی که مادران بیمار دارند، تعاملی
.) ضعیف و رابطه ای به دور از آرامش با مادر خود بر قرار می کنند )ویدون، ۰۲۲۱
از میان نشانه هاى مرضى مادر، احساس نا ایمنى و اضطراب شدید بهترین پیش بینى کننده هاى الگوى
دلبستگى کودکان محسوب مى شوند )خانجانى و دادستان، ۱۳۱۰ (، همچنین سطوح بالاى دلبستگى نا
، ایمن در میان فرزندان مادرانى که داراى اختلال هاى روانى شدیدتر بودند گزارش شده است )فوگل ۱
۱۱۱۷ به نقل از خانجانى و دادستان، ۱۳۱۰ (. به علاوه کودکانى که اختلال هاى رفتارى بیمارگونه
داشتند داراى مادرانى با میزان پرخاشگرى بالاتر، افسردگى بیشتر و حمایت اجتماعى کمتر بودند
.) )سیدموسوى، نادعلى و قنبرى، ۱۳۱۷
ویژگى هاى شخصیتى مادر به عنوان یک متغیر پیش بینى کننده بر سبک دلبستگى مادر )بشارت،
کریمى، رحیم نژاد، ۱۳۱۵ ( و اختلالات درونى سازى شده و برونى سازى شده کودک تاثیر مى گذارد
)خانجانى، هداوند خانى، ۱۳۱۰ (. مطالعات اختلالات شخصیتى والدین را به عنوان یک عامل خطر ساز در
۰۲۱۳ ( به عنوان مثال ابعاد ، آسیب رسانى به رفتار والدینى ۰ عنوان کرده اند )لاولیک، چو، براون و الم ۳
شخصیت والدین از طریق رفتارهاى والدینى بر مشکلات رفتارى نوجوانان تأثیر گذار است )اولیور، رایت و
۰۲۲۱ (. مطالعات بسیارى تأثیر عوامل ناشى ازویژگى هاى شخصیتى مادر بر مشکلات کودک را ، کافمن ۴
هم بررسى کرده اند. در پژوهشی که بر روى ۶۶ کودک ۱ تا ۱۳ ماهه انجام شد، نتایج نشان دهنده
۱۱۱۲ (. بین ، همبستگى خلق ناراحت کودکان با شخصیت مادر بود )منگلسدورف، گانر، لانگ و آندریاس ۵
ابعاد شخصیتى مادر ومیزان اضطراب کودک نیز رابطه معنا دارى وجود داشته است )بابایى، گلستانى
.) بخت و یعقوبى، ۱۳۱۷
بنابراین در شواهد بسیاری تاثیر گذاری سبک دلبستگی و ویژگی های شخصیتی مادر بر مشکلات
کودکان به اثبات رسیده است.
اما در باب رابطه این دو سازه با یکدیگر باید گفت که مدل هاى کارى در نظریه دلبستگى توسط تجربیات
درونى شخص توضیح داده مى شوند که معنایى موازى با مفهوم صفت در مطالعات شخصیت است )جان و
پروین، ۱۳۱۱ (. در واقع در سطح فردى ابعاد دلبستگى بزرگسال با صفات شخصیتى همپوشى نشان مى
دهد، بنابراین همپوشى این دو مى تواند به عوامل ژنتیکى مشترک بین این دو سازه مربوط باشد
۱۱۱۱ ( نظریه دلبستگى را به ( )نیلفروشان، احمدى، فاتحى زاده، عابدى و قاسمى، ۱۳۱۱ (. برنان و شاور ۶
عنوان ریشه اختلالات شخصیت شناخته اند و بین سبکهاى دلبستگى و اختلالات شخصیت همپوشى
زیادى را گزارش کرده اند. سبک دلبستگى مى تواند به عنوان یک عامل مهم در شکل گیرى ساختار پنج عامل اصلى شخصیت مؤثر
۱۱۱۷ (، به عنوان مثال ایمنى دلبستگى پیش بینى کننده ابعاد پنج ویژگى ، باشد )گلداسمیت و الانسکى ۱
شخصیتى است ، مخصوصا همبستگى مثبت با ویژگى برونگرایى و تجربه پذیرى و همبستگى منفى با
ویژگى نوروزگرایى دارد چنانکه بالبى مى گوید یکى از پیش بینى کننده هاى غیر مستقیم شخصیت
.)۰۲۲۱ ، علاوه بر تجربیات و تاریخچه تحولى، دلبستگى ایمن است )کسیدى و شاور ۰
نظریه دلبستگى زمینه مهمى براى فرآیند هاى شخصیت فراهم مى کند و توضیح مى دهد که چگونه
موقعیت هاى ارتباطى )کنش و واکنش با مراقب( شخصیت را شکل داده و در نهایت چگونه الگوهاى
شخصیت بر انتخاب ها و رفتار انسان مخصوصاً با نزدیکان تأثیرمى گذارد )جان و پروین، ۱۳۱۱ (. مدل
های کاری والدین در نظریه دلبستگی بر باور آنها درباره خود و انتظاراتشان از روابط تاثیر می گذارد،
بنابراین بر کارکرد بین فردی ۳ آنها هم موثر است )ویدون، ۰۲۲۱ (. بر اساس بررسى رابطه ابعاد دلبستگى
و عوامل پنجگانه شخصیت که توسط نیلفروشان ) ۱۳۱۱ ( انجام شد، دلبستگى اضطرابى با روان
نوروزگرایى و دلبستگى اجتنابى با برون گرایى وتجربه پذیرى رابطه دارد.
علاوه بر در نظر گرفتن ویژگى هاى شخصیتى والد، طبق مطالعات در زمینه پیش بینى کننده هاى
مشکلات رفتارى-هیجانى کودکان در پژوهش خانجانى و دادستان ) ۱۳۱۰ ( به احساس ناایمنى مادر به
عنوان تنها نشانه مرضى دررابطه مشکلات رفتارى-اجتماعى کودکان اشاره شده است. در مطالعه اى نشان
داده شد که مادران داراى سبک اجتنابى و داراى نشانه هاى افسردگى، کودکانى با تاخیر هاى تحولى
۰۲۱۳ (. بنابراین با توجه به مطالعات صورت گرفته همپوشی ، داشتند)ال هوسن، هایات، ماتیاس و گراس ۴
ویژگی های شخصیتی و سبک دلبستگی مادر، بر مشکلات کودک تاثیر قابل توجهی داشته و ایمنی
دلبستگی کودک را به خطر می اندازد. مطالعات انجام شده در حیطه دلبستگى نشان مى دهند که
شکست در برقرارى دلبستگى ایمن سرآغاز مشکلات رفتارى- هیجانى در دوران بعدى تحول کودک بوده
است )قنبرى، ۱۳۱۰ (. به گفته بالبى ایمنى دلبستگى رابطه مثبتى با در دسترس بودن و پاسخگو بودن
مادر دارد )کسیدى و شاور، ۱۱۱۱ (. او معتقد بود که مدل هاى کارى والدین رفتار آنها و کیفیت تعامل
والد-کودک را تعیین مى کند )ویدون، ۰۲۲۱ (. این مدل های کاری درونی پایه های شخصیت را می
سازند.
قنبرى ) ۱۳۱۲ ( رفتارهاى والدینى رابر مبناى الگوى دلبستگى محور، در سه حیطه تعارض و سردرگمى،
حساس بودن و دسترس پذیرى مادر توضیح میدهد و نشان مى دهد با گذشت زمان مؤلفه هاى مراقبتى
مادرانه همچنان با اهمیت هستند و اثر ماندگاری بر کودک دارند. با توجه به اینکه نشانه هاى مرضى مادر
بر میزان حساسیت مادرانه تآثیر مى گذارد و مادران مشکل دار از حساسیت ۵ کمترى برخوردارند )خانجانى، دادستان، ۱۳۱۰ ( مى توان گفت که نظریه دلبستگى نقش مهمى در تبیین مشکلات
روانشناختى کودک دارد.
رفتارهاى مراقبتى مادرانه در واقع واسطه انتقال دلبستگى مادر به نسلهاى بعدى است، یعنى مادر
تجربیات شخصى با کودکش را با بازنمایى هاى ذهنى اش از دلبستگى یکپارچه مى کند، و از آنجا که
ارتباط قوی بین مدل های کاری والدین و رفتارهای والدینی وجود دارد )ویدون، ۰۲۲۱ (، زمانى که
نیازهاى دلبستگى از طرف کودک مطرح مى شود انتظارات کودک با توجه به در دسترس بودن و پاسخده
بودن مادر شکل مى گیرد این انتظارات به احساس امنیت در طول زندگى کودک )کسیدى و شاور،
۱۱۱۱ ( و سازگارى درون فردى و بین فردى کودک )سید موسوى، ۱۳۱۱ ( مى انجامد در واقع وقتى
کودکان به والدین بزرگسال تبدیل مى شوند تمایل دارند از الگوى رفتارى مشابهى در مقابل کودکانشان
استفاده کنند که خودشان در کودکى تجربه کرده اند. بدین ترتیب الگوى تعاملى به صورت بین نسلى
منتقل مى شود )بالبى، ۱۱۷۳ به نقل از قنبرى، ۱۳۱۲ ( به صورتى که بین دلبستگى مادران طبقه ایمن و
.) ۱۱۱۶ به نقل ازجهانبخش، ۱۳۱۱ ، دلبستگى کودکان ایمن همبستگى وجود دارد )استییل و فوناگى ۱
کاهش کیفیت رفتار هاى مراقبتى در انواع رفتارهاى والدینى آسیب پذیرى کودکان را افزایش مى دهد
۰۲۱۴ (، از جمله علل رفتار مراقبتى غیر حساس در مادران اسناد منفى مادرانه است )لوییس و رادلف، ۰
که باعث تقویت رفتارهاى مشکل دار در کودک مى شود و تکرار این چرخه دو پیامد منفى به دنبال
دارد، اول اینکه روایى اسناد مادرانه تحریف شده حمایت مى شود و هم اینکه رفتار کودک روز به روز با
.) اسناد تحریف شده هماهنگ تر و همسوتر مى شود )سید موسوى، قنبرى و مظاهرى، ۱۳۱۱
۱۱۱۵ ( نظریه دلبستگى سهم رفتارهاى والدینى در کیفیت رابطه والد-کودک را ( به اعتقاد ون ایزدورن ۳
۱۱۱۲ ( در توضیح مدل انتقال مى گوید : طبق مدل ( تحت عنوان “مدل انتقال” ۴ توضیح مى دهد. مین ۵
انتقال رفتارهاى والدینى تا حد زیادى ناشى از مدل هاى کارى والدین بوده و به طور مستقیم بر کیفیت
دلبستگى والد-کودک تأثیر مى گذارد. مدل هاى کارى والدین در نحوه پاسخ گویى آنها به نیازهاى
۰۲۲۵ (. مادرانى که ، دلبستگى کودک دیده مى شود و رفتارهاى والدینى را هدایت مى کند )برلین و زیو ۶
خود در زمان کودکى مراقبت مادرانه به اندازه کافى خوب دریافت نکرده اند ، خود آگاهى ۷ ضعیفى دارند
و در مقابل تنیدگى ها آسیب پذیرند و در فراهم کردن پاسخ هاى هیجانى و فیزیولوژیکى به نیازهاى
کودکان مشکلات بیشترى دارند )زینالى، مظاهرى، صادقى و جبارى، ۱۳۱۲ (. والد حساس و حمایت
کننده در مقابل نیازهاى کودک پاسخ-ده بوده که در بهترین حالت منجر به برقرارى دلبستگى ایمن در
رابطه والد-فرزند مى شود، در چنین رابطه اى مدل هاى کارى کودک طورى شکل گرفته که والد را به عنوان پایگاه امن و پاسخ ده در برابر نیازهایش مى بیند ، در عین حال والد غیر حساس و کمتر حمایت
کننده متوجه نیازهاى کودک خود نشده و یا برداشت غلطى از آنها مى کند. یافته ها در زمینه رابطه
مدلهاى کارى والدین ، رفتارهاى والدینى و دلبستگى والد-کودک به عنصر “حساسیت” در فراهم کردن
) پایگاه امن براى کودک تأکید دارند. والد گرى حساس ۱ ایمنى دلبستگى رابه دنبال دارد )ویدون، ۰۲۲۱
از طرفى دلبستگى کودک هم روى مدل هاى کارى والدین تأثیر گذاشته و رابطه متقابلى ایجاد مى شود
که همین مدل هاى کارى دوباره بر رفتارهاى والدینى تاثیر می گزارد و باز هم دلبستگى والد-کودک
تقویت مى شود )برلین و زیو، ۰۲۲۵ (. به گفته اینسورث ) ۱۱۷۱ ( رفتار والدینى حمایت کننده در واقع در
جهت درک دیدگاه کودک مى باشد تا پاسخ متناسب با نیاز او را فراهم کند، از این طریق است که کودک
از والدین به عنوان پایگاه امن استفاده کرده و به اکتشاف دنیاى بیرون مى پردازد. با توجه به مدل انتقال
می توان تعامل مدل های کاری والدین با رفتارهای والدینی و سبک دلبستگی والد-کودک را توضیح داد
اما سوالی که مطرح می شود این است که آیا رفتارهای والدینی، با در نظر گرفتن مولفه های موثر بر آن
مانند سبک دلبستگی والد و ویژگی های شخصیتی او که پیشتر اشاره شد؛ نقش واسطه ای در رابطه بین
مدل های کاری درونی والدین و دلبستگی والد-کودک ایفا می کند؟ این پرسش لزوم بررسی تاثیر سازه های موثر بر رفتارهای والدینی را پر رنگ تر می کند.
بر اساس پژوهش ها مى توان گفت که دلبستگى و ویژگى هاى شخصیتى مادر از بنیادى ترین عوامل
مؤثر بر مشکلات رفتارى-هیجانى کودک هستند که باید مد نظر قرار گیرند. در بیشتر مداخلات حوزه
؛ ۱۳۱۲ ؛ گنجوى، ۱۳۱۰ ، کودکان از حضور والدین مخصوصاً مادران )سید موسوى، ۱۳۱۱ ؛ قنبرى، ۱۳۱۵
۰۲۱۲ ( به عنوان عضو جدایى ناپذیر و مؤثر در پشت مشهدى، ۱۳۱۱ ؛ بیرامى، ۱۳۱۱ ؛ بوث و جرنبرگ ۰
همه مراحل درمان استفاده شده است ، در حقیقت والد مؤثر، مهمترین درمانگر کودک است )عسگرى و
حسنى، ۱۳۱۷ (، که باید نیاز ها، نگرانى ها و واکنش هایش کاملاً درک شود. افزون بر این که شناخت صحیح درمانگر از شرایط و ویژگى هاى مراقبین کودک از شروط درمان و مداخله موفق مى باشند،
شناخت مؤثر به ایجاد رابطه اى صحیح ، حرفه اى و هدف دار بین درمانگر و والد مى انجامد.
با جمع بندى مطالعات صورت گرفته مى توان نتیجه گرفت که رفتارهاى مادر و کودک به وضعیت ذهنى
مادر مربوط هستند. مشکلات رفتارى- هیجانى کودک متأثر از احساسات والدینى، رفتارهاى پاسخدهى
مادر و مؤلفه هاى تعاملى بین مادر و کودک مى باشند و کودکانى که مادران بیمار دارند کمتر با آنها
ارتباط مؤثر برقرار مى کنند. به نظر مى رسد نه تنها شناخت ویژگى هاى مادر و عوامل مؤثر بر رفتارهاى
مراقبتى به ویژه ” حساسیت” و پاسخ گو بودن به معنای شناسایی درست نیازهای کودک، باید بیشتر
مورد توجه قرار گیرند، بلکه لازم است بر جنبه های تعاملات والد-کودک فراتر از مفهوم سنتی حساسیت
توجه شود. غالب پژوهش ها به رفتارهاى مراقبتى و تأثیر گذارى ویژگى هاى شخصیتى و دلبستگى مادر
بر مشکلات کودک اشاره کرده اند، اما سؤال این است که این عوامل چگونه بر مشکلات کودک تأثیر گذار
بوده اند؟
بنابراین مسأله اصلى پژوهش حاضر این است که آیا کیفیت مراقبت مادرانه نقش میانجى را در رابطه بین
ویژگى هاى شخصیتى و دلبستگى مادر با مشکلات رفتارى – هیجانى کودکان ۴ تا ۶ ساله ایفا مى کند؟

ضرورت پژوهش: اکنون مى دانیم که مشکلات بهداشت روانى کودکان و نوجوانان از مسائل مهم اجتماعى به شمار مى رود.
تقریباً از هر پنج کودک یکى مشکل بهداشت روانى دارد که به طور چشمگیرى کارکرد وى را مختل مى
سازد و از هر ده کودک یکى داراى ملاک هاى تشخیصى یک اختلال روانشناختى خاص است )مش و
وولف، ۰۲۲۱ (. بنابراین گرچه فرآیند تحول و تغییرات سریع همراه آن نمى تواند پایدار بماند اما باید
توجه داشت که بسیارى از کودکان در سالهاى نخستین کودکى واجد مشکلات عاطفى و رفتارى هستند
که نه تنها به سادگى از آن عبور نمى کنند بلکه ممکن است تا بزرگسالى هم تداوم یابد )کیمپل و هالند،
۰۲۲۰ به نقل از جلالى و همکاران، ۱۳۱۱ (. در کنار دلایل ذکر شده باید گفت که کودکان قابلیت تغییر
بیشتری نیز دارند و بهتر از بزرگسالان به درمان پاسخ می دهند بنابراین افزایش چشمگیر توجه حرفه ای
به ماهیت، سبب شناسی، پیشگیری و درمان آسیب شناسی روانی دوران کودکی مشاهده می شود.
در آسیب شناسى روانى کودک دو دسته مهم وجود دارد، این طبقه بندى کلى نخستین بار در سال
۱۱۴۱ توسط آکرسون صورت گرفت )بختیارى، ۱۳۱۶ ( که بعدها توسط مطالعات تحلیل عاملى به وسیله
.) کواى) ۱۱۱۶ ( وآخنباخ ) ۱۱۱۵ ( مورد تأیید قرار گرفت )مرادى مطلق، عابدین و حیدرى، ۱۳۱۱
تمایز درونى سازى شده و برونى سازى شده نوعى تقسیم بندى جهانى یا کلى در مورد رفتارهاى انسانى
است . گروه اول مشکلاتى هستند که در خود شخص وجود دارند و یا به عبارتی احساسات و رفتارهایی
۰۲۲۶ (، کناره ، هستند که بیش از حد مهار شده اند، مانند اضطراب، افسردگى )بایر، سانسون و همفیل ۱
گیرى اجتماعى و شکایات جسمانى بدون علت جسمانى. این کودکان به طور نیرومندى بر درماندگى خویش متمرکز بوده و نیازشدیدى به عشق و حمایت مراقب نشان مى دهند )دوزیر و استوال و آلبوس، ۱
.) ۱۱۱۱ به نقل ازپاکدامن، موسوى، قنبرى و ملحى، ۱۳۱۲
۰۲۲۱ به ، درحالى که گروه دوم بیانگر تعارض هایى با دیگران و انتظارهاى آنهاست )آخنباخ و رسکولا ۰
نقل از جلالى و همکاران، ۱۳۱۱ (. مانندپرخاشگرى، سرپیچى، رفتارهاى ستیزه جویانه )مک کى، کولتى،
راکو، جونز و فورهند، ۰۲۲۱ ( ، رفتارهاى پرخاشگرانه این کودکان به طرد شدن از گروه همسالان منجر
شده و ترکیب مشکلات کلامى و اختلالات یادگیرى به نتایج تحصیلى ضعیف ختم میشود )بیرامى،
۱۳۱۱ (. مطالعات بسیارى هم تأکید مى کنند که کودکان مبتلا در سال هاى آینده در معرض خطر
، مشکلات دیگرى مانند مجرمیت و ناسازگارى هاى زندگى زناشویى و شغلى قرار مى گیرند )کازدین ۳
.) ۱۱۱۵ به نقل ازسید موسوى، ۱۳۱۷
در باب ریشه یابی و زمینه مشکلات رفتارى و هیجانى بالبى ) ۱۱۱۱ ( معتقد است ، فقدان همدلى والدین
با نیازهاى بنیادى کودک براى محافظت و فقدان بینش نسبت به انگیزه هاى زیر بنایى رفتار کودک از
علل اساسى هستند، در این راستا مطالعات نشان دادند که بین دیدگاه نا متوازن از کودک و فقدان پاسخ
دهى نسبت دنیاى روانى کودک با شکست در درک نیازهاى بنیادى هیجانى رفتار کودک و دلبستگى نا
ایمن رابطه وجود دارد )سید موسوى و همکاران، ۱۳۱۱ (، در حالیکه ایمنى دلبستگى مى تواند پیش بین
۰۲۲۶ به نقل از ، سلامت روان کودک باشد سبک دلبستگى نا ایمن هم با مشکلات درونى سازى) موریس ۴
قنبرى، ۱۳۱۲ ( و برونى سازى همراه است.
نقش سبک دلبستگى مادران در تحول اختلال دلبستگى )پیوسته گر، سیف و درویزه، ۱۳۱۵ ( و یا
دلبستگى نا ایمن )جهانبخش، امیرى، مولوى و بهارى، ۱۳۱۱ ( در کودکان قابل توجه است. تعامل عاطفى
ضعیف مادران نوعى بد رفتارى محسوب شده و منجر به در دسترس نبودن روانشناختى مادر و بروز علائم
دلبستگى اجتنابى کودک در ۱۱ ماهگى مى شود. کودکان اجتنابى از جمع کناره گیرى مى کنند و نمى
توانند به راحتى با همسالان خود ارتباط برقرار کنند ، همچنین کودکان مقاوم به طور غیر مؤثرى تلاش
مى کنند تا با همسالان ارتباط برقرار کنند. دلبستگى اجتنابى احتمالاً در آینده به مشکلات سلوک و
دلبستگى مقاوم به اختلالات اضطرابى مى انجامد اما باید توجه داشت که کودکان با تاریخچه اضطراب
دلبستگى لزوماً دچار مشکلات رفتارى یا روانشناختى نیستند اما مؤلفه هاى اجتنابى یا مقاوم بودن در
.)۰۲۲۵ دلبستگى زمینه ساز هاى انواع این اختلالات محسوب مى شوند )سروف، ۵
در همین راستا پژوهش سیفر ) ۱۱۱۰ ( آشکار ساخت که مشکلات روانى مادر به خصوص افسردگى ، هیچ
اثر معنى دارى بر رفتار کودکان ۴تا ۱۰ ماهه ندارد )خانجانى و دادستان، ۱۳۱۰ (. همچنین در تحقیقاتى
۱۱۱۱ ( در ادامه تحقیقات سیفر انجام دادند به این نتیجه رسیدند که ارتباط معنى دارى بین افسردگى مادر و الگوى دلبستگى کودک وجود ندارد. نتایج متناقض این یافته ها لزوم
بررسى هاى دقیق تَر تأثیرپذیرى مشکلات و الگوى دلبستگى کودکان از نشانه هاى مرضى والدین را
ایجاب مى کند.
همچنین به نظر مى رسد ابعاد شخصیتى والدین هم از عواملى است که در بروز این مشکلات در فرزندان
سهم داشته باشد )خانجانى، ۱۳۱۱ (. والدین با اختلالات شخصیت به احتمال زیادترى با فرزندان خود
همان طورى رفتار مى کنند که با خودشان رفتار شده و از این نظر فرزندان آنها در معرض خطر قرار مى
گیرند )لاولیک و همکاران، ۰۲۱۳ (. در مطالعه اى که روى ۱۱۰ پسر و والدینشان انجام شد، نشان دادند
که ثبات هیجانى والدین صفت شخصیتى است که با رفتار هاى برونى سازى در کودکان مرتبط است )ون
آکن و همکاران، ۰۲۲۷ (. لازم به ذکر است مطالعات کمی رابطه پنج عامل شخصیتی بر رفتار والدینی و
۱۱۱۱ ( مى نویسد: نقش ویژه ( مشکلات کودک را بررسی کرده اند )پرینزی، ۰۲۲۴ (. همچنین نگ ۱
آسیب شناسى روانى و صفات شخصیتى والدین در پیش گویى مشکلات رفتارى برون ریزانه کودک هنوز
.) نا شناخته است )نجمى و حسن زاده، ۱۳۱۱
از آنجا که انواع مشکلات روانشناختى مادر با مشکلات رفتارى کودک در ارتباط است یکى از عوامل
.) پیشگیرى کننده توجه به سلامت روانى مادر است )بابایى و همکاران، ۱۳۱۷
با این وجود مطالعات نا محدودی توجهات خود را بر نقش پیش بینی کنندگی ویژگی های شخصیتی والد
بر مشکلات کودک متمرکز کرده اند و از این میان سهم مطالعات مربوط به رفتارهای والدینی بسیار بسیار
.)۰۲۲۷ ، نا چیز است )ون آکن جانگر، ورهوون و ون آکن ۰
به طور کلی با توجه به نتایج پژوهش های صورت گرفته در زمینه رفتارهای مراقبتی والد کودکانى که
تحت مراقبت درست قرار نمیگیرند دچار مشکلات رفتارى-هیجانى مى شوند و کودکانى که از سطح
بالاى مراقبت برخوردارند توانایى ها و مهارت هاى بیشترى کسب مى کنند. مدل های کاری درونی چنین
کودکی بر اساس دیدگاه مثبت نسبت به خود و دیگران شکل می گیرد و در نهایت از سلامت روانی در
.) کودکی و بزرگسالی لذت می برد)قنبری، ۱۳۱۲
مطالعات در زمینه رفتارهاى مراقبتى مادر نشان مى دهند که زیر بناى تحول بهینه و سازگارى کودک،
تعامل مادر و کودک است. مادرى که افزون بر در دسترس بودن و پاسخده بودن به نیازهاى کودک خود،
.) حساس و حمایت کننده هم مى باشد تا به عنوان پایگاهى امن براى کودک شناخته شود )ویدون ۰۲۲۱
در واقع حساس بودن و پاسخگو بودن مادر ، توانایى دریافت نشانه هاى رفتارى کودک به منظور بیان نیاز
هاى جسمى و روانى و رفع نیازهاى آنها با رفتار مناسب است )قنبرى، ۱۳۱۲ (. اما همچنان نامعلوم است
که کدام ویژگى والدین باعث مى شود تا حساس عمل کنند )ویدون، ۰۲۲۱ (. همانطور که پیش تر اشاره
شد رفتارهای والدینی توسط مدل های کاری درونی هدایت می شود و طبق مدل انتقال نظریه پردازان
دلبستگی بر تاثیر مدل های کاری درونی بر دلبستگی و انتقال آن از والد به فرزند تاکید دارند اما به نظر می رسد مطالعات صورت گرفته نتوانسته اند فرآیند تأثیر گذارى دلبستگى و ویژگى هاى شخصیتى مادر
به عنوان عوامل تاثیر گذار بر رفتار والدینی، بر مشکلات کودک را نشان دهند.
از مهمترین پژوهش ها در زمینه تاثیر گذاری ویژگی های شخصیتی والد بر مشکلات کودک می توان به
) تحقیق ون آکن و همکاران ) ۰۲۲۷ (، کوچانسکا و همکاران ) ۱۱۱۷ ( و پرینزی و همکاران ) ۰۲۲۴،۰۲۲۵
اشاره کرد، که هیچ کدام به بررسی مشکلات درونی سازی شده کودک نپرداخته اند و از مولفه والدگری و
فرزند پروری برای بررسی نقش میانجی گری استفاده نموده اند.
بنابراین در نظر گرفتن کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین ویژگی های شخصیتی و دلبستگی مادر و
مشکلات کودک از نو آوری های این پژوهش محسوب می شود.
از آنجا که والدگری همراه با هیجانات منفی و مدیریت ضعیف منجر به مشکلات رفتاری-هیجانی کودک
می شود به نظر مى رسد که عوامل پیش بینى کننده رفتارهاى مراقبتى از جمله حساس بودن و پاسخ گو
بودن سزاوار توجهى بیشتر هستند. از این رو علاوه بر بررسی جامع تر مشکلات کودکی از نقش میانجی
کیفیت مراقبت مادرانه برای ارزیابی چگونگی تاثیر گذاری سبک دلبستگی و ویژگی های شخصیتی مادر
استفاده کرده ایم.
زمانیکه ون ایزن دورن ) ۱۱۱۵ ( نقش واسطه ای رفتارهای والدینی را در مدل انتقال بررسی نمود دریافت
که رفتارهای والدینی تنها بخش کوچکی از ارتباط بین مدل های کاری درونی والدین و دلبستگی کودک
را توضیح می دهد که این شکاف را گپ انتقال نامید ۱ )برلین و زیو، ۰۲۲۵ ( .از آنجا که از این مدل در
بسیارى از فرآیند هاى درمانى دلبستگى محور استفاده مى شود، بنابراین هم اکنون این سوال مطرح است
که آیا رفتارهای والدینی و مولفه های تاثیر گذار بر آن، نقش واسطه ای در رابطه مدل های کاری والدین
و سبک دلبستگی والد-کودک ایفا می کند؟
امروزه با شیوع بالاى مشکلات رفتارى-هیجانى کودک و اهمیت این مشکلات در پیش بینى اختلالات
بزرگسالى علاوه بر مختل کردن زندگى فردى، هزینه هاى بالایى هم براى جامعه پدید آمده است. اهمیت
سهم تجارب اولیه بر سازگاری روانشناختی کودکان موجبات توجه بر تأثیرات قابل توجه مادر در روابط
کودک با مراقب اولیه را فراهم آورده است، روشن است که شناخت مبانى و چگونگى تأثیرگذارى
رفتارهاى والدینى بر کودک، گامى مؤثر در پیشگیرى از مشکلات کودک مى باشد. از آنجا که درمان هاى
والد محور هزینه و زمان زیادى را مى طلبند )قنبرى، ۱۳۱۲ (. لازم است تا مسیر درستى انتخاب شود تا
کودک بهترین درمان را کسب کند.
از این رو هدف این پژوهش تعیین نقش کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه ویژگى هاى شخصیتى و
دلبستگى مادر با مشکلات رفتارى- هیجانى کودکان ۴ تا ۶ ساله است.

اهداف پژوهش: هدف کلى: تعیین نقش واسطه اى کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین ویژگى هاى شخصیتى و دلبستگى
مادر با مشکلات رفتارى-هیجانى کودکان ۴ تا ۶ ساله.
اهداف ویژه:
– تعیین رابطه ویژگى هاى شخصیتى مادر با رفتارهاى مراقبتى مادر .
– تعیین رابطه ویژگى هاى شخصیتى مادر با مشکلات رفتارى-هیجانى کودک.
– تعیین رابطه دلبستگى مادر با مشکلات رفتارى- هیجانى کودک.
– تعیین رابطه رفتارهاى مراقبتى مادر با مشکلات رفتارى-هیجانى کودک.
– تعیین رابطه ویژگى هاى شخصیتى مادر با رفتارهاى مراقبتى مادر.
– تعیین رابطه دلبستگى مادر با رفتارهاى مراقبتى مادر.

فرضیه ها و سوال های پژوهشی: ۵ فرضیه ها و سوال های پژوهشی :
سؤال های پژوهشی:
از آنجا که با توجه به ادبیات پژوهشی در برخی جهات امکان ارایه فرضیه اصلی پژوهشی نبود،
سوال پژوهشی اصلی مطرح شد :
– آیا کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه ویژگى هاى شخصیتى و دلبستگى مادر با مشکلات
رفتارى-هیجانى کودکان ۴تا ۶ ساله نقش میانجى دارد؟
همچنین به منظور بررسى مدل پژوهش و بر اساس مبانى نظرى مدلى فرضى ارائه مى دهیم تا آن را
آزمون کنیم.

سوال ویژه :
– آیا تعامل سبک دلبستگی مادر و ویژگی های شخصیتی او تمایزی در بروز مشکلات درونی
سازی و برونی سازی کودک ایجاد می کند؟
فرضیه های پژوهشی ویژه :
به منظور تصریح مشکلات رفتاری-هیجانی و اختصار در بیان فرضیه ها لازم به ذکر است که برای
سنجش رابطه متغیر ها در فرضیه های پژوهشی ۱و ۰و ۳ مشکلات رفتاری- هیجانی به مشکلات درونی
سازی شده و برونی سازی شده تفکیک شده اند و ارتباط این متغیرها با این دو نوع مشکل سنجیده
می شود.
-۱ بین ویژگى هاى شخصیتى مادر با مشکلات برونی سازی شده و درونی سازی شده کودک
رابطه وجود دارد.
-۰ بین دلبستگى مادر با مشکلات برونی سازی شده و درونی سازی شده کودک رابطه وجود
دارد.
-۳ بین رفتارهاى مراقبتى مادر با مشکلات برونی سازی شده و درونی سازی شده کودک رابطه
وجود دارد.
-۴ بین دلبستگی مادر و رفتارهای مراقبتی مادر رابطه وجود دارد.

متغیر های پژوهش:
متغیر مستقل : ویژگی های شخصیتی و دلبستگی مادر
متغیر وابسته : مشکلات رفتاری- هیجانی کودک )مشکلات برونی سازی شده و درونی سازی شده(
متغیرمیانجی : کیفیت مراقبت مادرانه
تعاریف متغیر ها :
مشکلات رفتاری – هیجانی )درونی سازی شده و برونی سازی شده( :
تعریف مفهومی : منظور از مشکلات رفتاری- هیجانی، مشکلات برونی سازی شده و درونی سازی شده
است چرا که در آسیب شناسی روانی کودک دو طبقه عمده وجود دارد که می توان هر یک از نشانگان
دوران کودکی را در یکی از این دو طبقه جای داد، طبقه نخست با عنوان مشکلات درونی سازی شده
شناخته می شود و بر رفتارهای هیجانی تاکید دارد و بیشتر دربر گیرنده مشکلاتی است که برای خود
کودک آزار دهنده است مانند اضطراب، افسردگی، کناره گیری اجتماعی و شکایات جسمانی بدون
علت جسمانی. طبقه دوم با عنوان مشکلات برونی سازی شده شناخته می شود و الگوی رفتاری.

 

مشخصات
  • جنسیت زن
  • وابسته به کلینیک
  • تجارب / مهارت ها
  • دانشگاه دانشگاه شهید بهشتی
  • رشته تحصیلی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان
  • گواهینامه ها
  • پست های مدیریتی
  • مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد
  • کلمات کلیدی کیانا شکرچی روانشناس، کیانا شکرچی مشاور، کیانا شکرچی روان درمانگر، کیانا شکرچی متخصص اعصاب و روان، کیانا شکرچی روانپزشک
تخصص ها
  • روانشناسی کودک
تصویر
کیانا شکرچی
مشاور کودک
(13)

E-Teb.com © Copyright 2016 روانشناس یا روانپزشک. تمامی حقوق محفوظ است.

دکتر - مشاوره خانواده - پزشک - مشاوره آنلاین - شماره دکتر